آفریده شده و شخص تا انتهای عمر خویش، افعال خود را بر اساس این استطاعت (که عبارت بود از صحت و سلامت و یا عرضی که بر فرد عارض میشود) میآفریند. در حقیقت استطاعت، شرط لازم برای تحقق اختیار و آزادی انسان است و در صورت نبود مانع و با ضمیمه شدن به اراده، میتواند به عنوان شرط کافی منشأ حرکت و فعل باشد.
در مقابل، اصحاب حدیث از پذیرش استطاعت (به هر معنایی) که منشأ ایجاد فعل باشد پروا داشتند. نباید از نظر دور داشت که جریان اهل حدیثِ این دوران - بر پایه روششناسی خویش از اساس - تبیینی از استطاعت به دست نمیدادند؛ همچنان که در دیگر آموزههای اعتقادی چنین میکردند. در نگاه این جماعت، خداوند خالقِ همه چیز بوده و خالقی جز او نیست. چنانکه در فصل نخست اشاره شد، اهل حدیث افعال انسان را نیز مخلوق خدا میدانستند و از اینرو معتقد بودند که افعال بندگان به قدرت الهی پدید میآید و قدرت و استطاعت انسان در پیدایش افعال تأثیری ندارد. امام احمد حنبل پیشوای اهل حدیث در بیان این مطلب و نقد دیدگاه معتزله - که استطاعت را به انسان نسبت میدادند - گفته است:
۰.استطاعت و قوت از خداست، آنچه خدا بخواهد همان میشود و آنچه نخواهد واقع نخواهد شد. آن که معتزله میگویند استطاعت در دست ایشان است، صحیح نیست.۱
از این عبارات انکار مطلق استطاعت استفاده نمیشود، بلکه تنها انکار نظریه معتزله را میتوان استفاده کرد. ابوعبداللّه ذهلی (م۲۵۸) از دیگر مشایخ اصحاب حدیث