147
آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین

نظریه أمر بین أمرین پس از افول مدرسه کوفه

با وجود اتهامات فراوان از سوی معتزله، تبیین امامیه از ارتباط فاعلیت خدا و فاعلیت انسان - حتی پس از افول مدرسه کوفه و تا بیش از یک سده از آغاز غیبت - همچنان با همان تقریر مطرح در کوفه ارائه می‌شد. آثار برجای مانده از این دوران به خوبی این تصویر از تئوری فاعلیت را پیش چشم می‌گذارد و تفاوت دیدگاه امامیه در این دوران با جبرگریزانی چون معتزله به خوبی آشکار است.

از میراث تولید شده در سال‌های پایانی عصر حضور تا آستانه دوران غیبت کبری، چند اثر در اختیار است که می‌تواند ما را با فضای موجود در آن عصر در مسئله فاعلیت انسان آشنا کند.

احمد برقی و کتاب المحاسن

یکی از کهن‌ترین مواریث موجود از آن عصر، کتاب المحاسن، اثر احمد بن محمد بن خالد برقی است. برقی در این کتاب، در بابی با عنوان «باب الارادة و المشیة» به عمومیت مشیت و اراده الهی و شمول آن نسبت به افعال انسان اشاره کرده است. در این باب، هفت روایت نقل شده که پنج روایت آن ناظر به شمول اراده و مشیت الهی است. از جمله روایت حریز و عبداللّه بن مسکان از امام باقر علیه السلام که فرمود:

۰.لا یکون شیء فی السموات و الارض الا بهذه الخصال السبعة: بمشیة و ارادة و قدر و قضاء و اذن و کتاب و اجل.۱

چیزی در آسمان‌ها و زمین پدید نمی‌آید، مگر پس از این ویژگی‌های هفت‌گانه؛ پس از مشیت و اراده و تقدیر و قضا و اذن و کتاب و اجل.

1.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۳۸۰.


آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
146

فعل می‌کند و از این جهت فعل او اختیاری است. اما روی دیگر سکه، نقش خداوند در وقوع فعل است؛ تا زمانی‌که سبب مهیج از سوی خداوند حادث نشود، فعل در خارج واقع نمی‌شود.

جعفر بن حرب این دیدگاه هشام را این‌گونه گزارش کرده بود: «هشام معتقد است افعال انسان «اختیارٌ له من وجه و اضطرارٌ من وجه».۱

گویی فاعلیت انسان از نگاه هشام بن حکم، جمعی از مشیت انسان و مشیت خداوند است که نبودِ هر یک، باعث عدم تحقق فعل انسان خواهد بود. حال اگر مفهوم استطاعت، بازبسته مشیت خداوند باشد، آنگاه زمانی می‌توان گفت انسان مستطیع بوده، که آن فعل تحقق خارجی یافته باشد. از نظر هشام، تحقق خارجی فعل بر فعل خداوند (سببٌ واردٌ من اللّه) متوقف شده است، از این‌رو کسانی همچون اشعری گمان کرده‌اند که وی اعمال انسان را مخلوق خداوند می‌شمارد. ۲

تقریر هشام بن حکم با کسانی چون مؤمن الطاق و هشام بن سالم، تفاوت‌هایی داشت، اما نتیجه در هر دو تقریر یکسان بود. هر دو گروه حقیقتاً انسان را فاعل و دارای اختیار دانسته و خود را از جبهه جبرگرایان جدا می‌کنند. از سوی دیگر با پذیرش نقش اراده الهی در تدبیر امور عالم، افعال انسان را از این عمومیت خارج نکرده و تحقق خارجی افعال انسان را مشروط به اذن و اراده الهی می‌شمارند.

اتهام امامیه به جبرگرایی - از سوی مخالفان - به دلیل دیدگاه ایشان در استطاعت مع‌الفعل و یا باور به عمومیت اراده ومشیت الهی بود. اما نکته جالب توجه اینجاست که امامیه نخستین، با وجود تأکید بر استطاعت قبل از فعل و اختیار انسان، هیچگاه ـ حتی از سوی سلفیه و اصحاب حدیث ـ متهم به تفویض نشدند.

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۱.

2.. همان، ص۴۰.

  • نام منبع :
    آموزۀ أمر بین أمرین در ‌اندیشۀ امامیۀ نخستین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
تعداد بازدید : 1097
صفحه از 230
پرینت  ارسال به