95
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

قُلْتُ لأَبِی عَبْدِاللّه علیه السلام: الْمَعْرِفَةُ مِن صُنْعِ مَنْ هِیَ؟ قَالَ: مِنْ صنع اللّه عَزَّ وَجَلَّ؛ لَیْسَ لِلْعِبَاد فِیهَا صُنْعٌ.۱

به بیان دیگر، فاعلِ معرفت، خداوند متعال است نه انسان. پیداست با توجه به این روایات، ملاک اضطراری بودنِ معارف، بی‌نیازی از فکر و نظر نیست، بلکه معیار اضطراری بودن، غیراختیاری بودن آن است که متضاد آن، اصطلاح معرفت اختیاری/ اکتسابی است. باورمندان به معرفت اختیاری بر آن بودند که انسان می‌تواند از راه فکر و نظر، معرفت را با اختیار و اراده خود کسب کند و آن را محقق سازد. بنابراین، معرفت اکتسابی معرفتی است که با اراده کردنِ نظر، محقق می‌شود، به این معنا که میان ابزار معرفت (نظر و تأمل) و خود معرفت (حصول معرفت)، رابطه سببی قطعی و حتمی وجود دارد. این مطلب دقیقاً در روایت بزنطی از امام رضا علیه السلام عنوان شده است که برخی اصحاب امامیه گمان کرده‌اند معارف اکتسابی است و پنداشته‌اند که اگر نظر و فکر کنند، خود به معرفت دست می‌یابند:

۰.إِنَّ قَوْماً مِنْ أَصْحَابِنَا یَزْعُمُونَ أَنَّ الْمَعْرِفَةَ مُکْتَسَبَةٌ وَأَنَّهُمْ إِذَا نَظَرُوا مِنْ وَجْهِ النَّظَرِ أَدْرَکُوا، فانکر علیه السلام ذلک....۲

به بیان دیگر، اگر معرفت، اکتسابی باشد به این معنا که میان ابزار معرفت و حصول معرفت، رابطه سببیت و حتمیت باشد، ممکن نیست فردی تلاش کند و از راه فکر و نظرِ صحیح پی‌جوی معرفت باشد، اما به معرفت نرسد! در حالی که اگر معرفت اضطراری باشد، چه بسا فردی نهایتِ تلاش خود را از راه نظر و فکر بکند، ولی به معرفت نائل نشود و به بیان دیگر، خداوند معرفت را در او ایجاد نکند. البته، ممکن است خداوند معرفت را به کسی که از راه نظر و فکر تلاش کرده، اعطا کند؛

1.. کلینی، الكافی، ج۱، ص۱۶۳؛ نيز نک: شیخ صدوق، التوحيد، ص۴۱۰.

2.. حمیری، قرب الاسناد، ص۳۵۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۱۹۹.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
94

است که زمینه‌های کفر یا ایمان به شمار می‌آیند.۱

چیستی‌شناسی معرفت اضطراری

پس از آن‌که با بررسی شواهد تاریخی و روایی به دست آمد که جمهور (اکثر) امامیه در مدرسه کلامی کوفه به اضطراری بودن همه معارف معتقدند، اکنون نوبت به آن رسید تا با کمک شواهد روایی و تاریخی، چیستیِ معرفت اضطراری مورد نظر آنان بازخوانی و واکاوی شود. برای به دست آوردن منظور و مراد امامیان نخستین از اصطلاح خودساخته۲ «معرفت اضطراری»، هم می‌توان به بررسی معناشناختی شواهد روایی که مؤیّد انگاره معرفت اضطراری‌اند، پرداخت و هم می‌توان از راه چیستی‌شناسی معرفت اکتسابی که متضاد معرفت اضطراری است، استفاده کرد و از طریق آن راهی به چیستی معرفت اضطراری گشود.

در فصل نخست بیان شد که واژه «اضطراری» معانی و استعمال‌های مختلفی دارد که یکی از آنها معنای غیر اختیاری است. بر این اساس، معرفت اضطراری، معادل معرفت غیر اختیاری خواهد بود؛ یعنی معرفتی که حصول و تحقق آن تحت اراده و اختیار انسان نیست و عامل یا عواملی بیرونی در تحقق آن دخیل است. این‌ را می‌توان از روایات متعدد معرفت به دست آورد؛ زیرا در روایات اهل‌بیت علیهم السلام که امامیان بر اساس آنها به نظریه‌پردازی می‌پرداختند، بر صنع اللّه بودن معرفت و نیز بر این مسئله که معرفت صُنع انسان نیست، تأکید شده است.

1.. دربارۀ موانع و دواعی تسلیم در آیات و روایات، نک: برنجکار، معرفت فطری خدا، ص۱۱۰ـ ۱۲۳.

2.. در فصل نخست، در بخش معناشناسیِ معرفت اضطراری گذشت که تعبیر معرفت اضطراری برساختۀ اندیشوران امامی بوده است و در روایات چنین تعبیری وجود ندارد؛ برخلاف تعبیر معرفت فطری و معرفت ضروری که در روایت به‌کار رفته‌اند.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20644
صفحه از 285
پرینت  ارسال به