81
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

و إعطایی معرفة اللّه و برخی ویژگی‌های آن اشاره دارند. تفاوت مهم این دسته از روایات معرفت اضطراری، با روایات معرفت اضطراری به معنای عام که پیشتر ذکر شد در آن است که در همه این روایات، یا به‌صراحت بیان شده و یا این‌که قرینه‌های متصله یا منفصله‌ای وجود دارد بر این‌که منظور از «المعرفة» در روایت، معرفة اللّه و معارف بنیادین دینی و ایمانی است. به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم:

۰.عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: قُلْتُ لأَبِی عَبْدِاللّه علیه السلام: سَمِعْتُ هِشَامَ بْنَ الْحَکَمِ یَرْوِی عَنْکُمْ أَنَّ اللّه جِسْمٌ صَمَدِیٌّ نُورِیٌّ، مَعْرِفَتُهُ ضَرُورَةٌ یَمُنُّ بِهَا عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ خَلْقِهِ، فَقَالَ علیه السلام: سُبْحَانَ مَنْ لا یَعْلَمُ أَحَدٌ کَیْفَ هُوَ إِلا هُوَ، لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ، لا یُحَدُّ وَلا یُحَسُّ وَلا یُجَسُّ وَلا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَلا الْحَوَاسُّ وَلا یُحِیطُ بِهِ شَیْ‏ءٌ وَلا جِسْمٌ وَلا صُورَةٌ وَلا تَخْطِیطٌ وَلا تَحْدِید.۱

در صحیحه علی بن حمزه، دیدگاه هشام بن حکم درباره جسم صمدی و نوری بودن خداوند و نیز از معرفت ضروری بودن خداوند از امام صادق علیه السلام پرسیده شده که حضرت جسم بودن و صورت داشتن را رد می‌کند، اما ضروری (اضطراری) بودن معرفة اللّه را انکار نمی‌کند.

۰.عَنْ عَبْدِالأعْلَى‏ قَالَ: قُلْتُ لأَبِی عَبْدِاللّه علیه السلام: أَصْلَحَکَ اللّه هَلْ جُعِلَ فِی النَّاسِ أَدَاةٌ یَنَالُونَ بِهَا الْمَعْرِفَةَ؟ قَالَ فَقَالَ: لا، قُلْتُ: فَهَلْ کُلِّفُوا الْمَعْرِفَةَ؟ قَالَ: لا عَلَى اللّه الْبَیَانُ، لا یُکَلِّفُ اللّه نَفْساً إِلا وُسْعَها، لا یُکَلِّفُ اللّه نَفْساً إِلا ما آتاها.۲

در این روایت صحیحه با آن‌که معرفت مطلق ذکر شده است، اما با قرینه سؤال

1.. کلینی، الكافی، ج۱، ص۱۰۴، شیخ صدوق، التوحيد، ص۹۸.

2.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۷۷؛ کلینی، الكافی، ج۱، ص۱۶۳؛ شیخ صدوق، التوحيد، ص۴۱۴.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
80

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللّه عَزَّوَجَلَّ (حُنَفاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ‏)۱ وَعَنِ الْحَنِیفِیَّةِ فَقَالَ علیه السلام: هِیَ الْفِطْرَةُ الَّتِی فَطَرَ اللّه‏ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللّه‏ وَقَالَ فَطَرَهُمُ اللّه عَلَى الْمَعْرِفَةِ. قَالَ زُرَارَةُ: وَسَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللّه عَزَّوَجَلَّ (وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ‏) قَالَ: أَخْرَجَ مِنْ ظَهْرِ آدَمَ ذُرِّیَّتَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ، فَخَرَجُوا کَالذَّرِّ فَعَرَّفَهُمْ وَأَرَاهُمْ صُنْعَهُ وَلَولا ذَلِکَ لَمْ یَعْرِفْ أَحَد ٌربَّهُ وَقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللّه صلی الله علیه و اله و سلم: کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ؛ یَعْنِی عَلَى الْمَعْرِفَةِ بِأَنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ خَالِقُهُ، فَذَلِکَ قَوْلُهُ (وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللّه‏).۲

عَنْ عَبْدِاللّه بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللّه علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللّه عَزَّ وَجَلَّ (فِطْرَتَ اللّه الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها) مَا تِلْکَ الْفِطْرَةُ؟ قَالَ: هِیَ الإِسْلامُ، فَطَرَهُمُ اللّه حِینَ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَى التَّوْحِیدِ، قَالَ‏ (أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ)‏ وَفِیهِ الْمُؤْمِنُ وَالْکَافِرُ.۳

روایات معرفت فطری با عناوینی مختلفی چون رؤیت، معاینه، شهود، صبغة اللّه، حنیف و امثال آن بیان شده است و شمار آنها بسیار زیاد است تا جایی که برخی عالمان حدیث‌شناس ادعای تواتر آنها را کرده‌اند.۴

ب) شواهد روایی معرفت اضطراری خاص

دسته دوم روایاتی‌اند که بر معرفة اللّه اضطراری دلالت دارند؛ یعنی بر جنبه موهوبی

1.. سورۀ حج، آیۀ ۳۱.

2.. شیخ صدوق، همان، ص۳۳۰.

3.. کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲.

4.. استرآبادی، الفوائد المدنیة، ص۴۰۷.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20660
صفحه از 285
پرینت  ارسال به