73
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

شواهدی که ذکر شد و یا ذکر خواهند شد، حاکی از آن‌اند که محل بحث و مناقشه فراتر از معرفت فطری و معارف بنیادین دینی است؛ ثانیاً اگر این شواهد هم نبود باز هم، چون دو دسته روایات مطلق و مقید داریم،۱ و هر دو دسته مثبت هستند (نه یکی مثبت و دیگری منفی)، طبق قواعد باب اطلاق و تقیید، دلیلی بر حمل مطلق بر مقید نداشتیم، بلکه می‌بایست دسته مقید را حمل بر تأکید یا بیان مصداق خاص، کرد.۲با این حال، چون شواهد تاریخی و روایی متعددی که حاکی از فضای فکری امامیان نخستین در عصر حضور است، وجود دارد، می‌توان بر اساس همان‌ها به تداعی ذهنی اصحاب امامیه دست یافت.

نکته مهم دیگر آن‌که افزون بر شواهد و گزارش‌های تاریخی و نیز اطلاق روایات به‌جا مانده از اهل‌بیت علیهم السلام، از دیگر قرائن اثبات این‌که همه معارف نظری محل بحث و مناقشه بوده نه معرفتِ همراه با قید دینی یا خصوص معرفة اللّه، سیاق بحث مسئله معرفت در بین مکاتب مختلف و دیگر رقیبان فکری امامیه (اهل حدیث و معتزله) می‌تواند باشد؛ چه آن‌که اصحاب حدیث بر اساس مبنای اراده و مشیت عامه حق تعالی، معتقد بودند که همه معارفِ به وجود آمده در انسان‌ها - بسان دیگر اعمال‌شان - در واقع، فعل و مخلوق حق‌تعالی بوده و اراده و اختیار انسان دخلی در تحقق معرفت ندارد. در مقابل، معتزلیان حصول معرفت را بر اساس نظریه اختیار و

1.. روایاتی که مطلق معارف را اضطراری دانسته‌اند و روایاتی که معرفة اللّه و معارف بنیادین دینی را اضطراری دانسته‌اند.

2.. از دیدگاه برخی از دانشوران علم اصول حمل مطلق بر مقید در صورتی است که میان مطلق و مقید تنافی باشد (یکی مثبت و دیگری منفی باشد؛ مانند اکرم العلما ولا تکرم الفساق منهم)، اما اگر هر دو مثبت باشند دلیلی بر حمل مطلق بر مقید نداریم. البته، برخی دیگر از اصولی‌ها در این صورت هم مطلق را حمل بر مقید می‌کنند مگر آن‌که دلیل خاصی داشته باشیم بر این‌که مطلق بر اطلاق خود باقی مانده است (نک: آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص۲۴۹؛ موسوی خمینی، تهذیب الاصول، ج۲، ص۲۸۲؛ مکارم شیرازی، انوار الاصول، ج۲، ص۱۹۳).


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
72

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: لَیْسَ عَلَى النَّاسِ أَنْ یَعْلَمُوا حَتَّى یَکُونَ اللّه هُوَ الْمُعَلِّمَ لَهُمْ، فَإِذَا عَلَّمَهُمْ فَعَلَیْهِمْ أَنْ یَعْلَمُوا.۱

در روایت امام باقر علیه السلام علم و معرفت انسان‌ها، منوط به تعلیم و إعطای پروردگار عالم دانسته شده است.

۰.لیسَ العِلمُ بالتعلّمِ، إنما هو نُورٌ فی قَلبِ مَن یُریدُ اللّه أن یهدِیَه۲؛ علم به یادگیری نیست، بلکه نوری است در قلب کسی که خدا هدایتش را اراده کرده است.

حال که از اطلاق روایات سخن به میان آمد، اشاره به این نکته بی‌مناسبت نیست که در منابع روایی امامیه، انبوهی دیگر از روایات مربوط به معرفت، وجود دارد که اطلاق گفته شده را ندارند۳ و مقید به قید معرفة اللّه یا معارف دینی (در حوزه معارف ایمانی) شده‌اند. از این‌رو، بسیاری از شارحان و محققان معاصر و غیرمعاصر، این روایات را مقید و حمل به معرفة اللّه یا معارف بنیادین دینی و معرفت شریعت دانسته‌ و بدون در نظر گرفتن شواهد متعدد تاریخی، الف و لام در «المعرفة/ المعارف» را عهد ذکری دانسته و همه آنها را مقیّد به معرفة اللّه فطری پنداشته‌اند.۴ اما اولاً

1.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۰۰.

2.. مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۲۲۵. برخی از روایات ذکر شده صحیحه و برخی موثقه و تعدادی هم ضعیف‌اند، اما از آن‌جا که مضمون روایات معرفت اضطراری تواتر معنوی و اجمالی دارند (استرآبادی، الفوائد المدنیة، ص۴۰۷؛ ملاصالح مازندرانی، شرح الکافی، ج۵، ص۴۸؛ شیخ حرّ عاملی، اثبات الهداة، ج۱، ص۷۵) و با توجه به اقوال و شواهد موجود در کتب مقالات و ملل و نحل، صدور اجمالی آنها محل تردید و شک نیست.

3.. مانند روایت شریفه «عَنْ صَفْوَانَ قَالَ: قُلْتُ لِعَبْدٍ صَالِحٍ: هَلْ فِي النَّاسِ اسْتِطَاعَةٌ يَتَعَاطَوْنَ بِهَا الْمَعْرِفَةَ؟ قَالَ: لا إِنَّمَا هُوَ تَطَوُّلٌ مِنَ اللّه، قُلْتُ: أَ فَلَهُمْ عَلَى الْمَعْرِفَةِ ثَوَابٌ إِذَا كَانُوا لَيْسَ فِيهِمْ مَا يَتَعَاطَوْنَهُ بِمَنْزِلَةِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ الَّذِي أُمِرُوا بِهِ فَفَعَلُوهُ؟ قَالَ: لا إِنَّمَا هُوَ تَطَوُّلٌ مِنَ اللّه عَلَيْهِمْ وَ تَطَوُّلٌ بالثَّوَاب» که به قرینه تعلق ثواب و تطول و تفضل بودن ثواب، معلوم می‌شود المعرفة مقید به معرفة اللّه و معرفة الشریعة است.

4.. برای مثال، یکی از وجوهی که علامه مجلسی در جمع‌بندی روایات معارف اضطراری، بیان کرده آن است که همۀ روایات دربارۀ معرفة اللّه است (مجلسی، مرآة العقول، ج۲، ص۲۳۲ـ۲۳۳).

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20766
صفحه از 285
پرینت  ارسال به