71
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

را در اينها اختيار است از اكتساب، پس به شهوت ايشان كه ايمان را خواهش داشتند، معرفت را اختيار كردند (یعنی بدان ایمان آوردند) و به اين واسطه مؤمن عارف شدند و به شهوت ايشان كه كفر را خواهش داشتند جهود را اختيار كردند (و بدان کفر ورزیدند) و به اين واسطه كافر جاحد گمراه شدند و اين به توفيق خداست كه ايشان را توفيق داده و خذلان و واگذاشتن كسى است كه خدا او را واگذاشته پس خدا به اختيار و اكتساب‏ ايشان را عقاب می‌فرمايد و ثواب می‌دهد.

در روایت عبدالملک بن اعین، حضرت ابتدا بر صنع اللّه بودن معرفت و این‌که انسان در معرفت نقشی ندارد اشاره کرده‌اند، سپس در ادامه بیان کرده‌اند که با اختیار خود آن ‌را برمی‌گزینند یا انکار می‌کنند. بنابراین، عبارت «فبشهوتهم الایمان اختاروا المعرفة» به قرینه قبل و بعد روایت که ایمان آوردن و تسلیم شدن در برابر معرفت را بیان می‌کند، دلالتی بر اکتسابی بودن معرفت ندارد.

۰.عن دُرُسْتَ بْنِ أَبِی مَنْصُورٍ عَمَّنْ حَدَّثَه‏ عَنْ أَبِی عَبْدِاللّه علیه السلام قَالَ: سِتَّةُ أَشْیَاءَ لَیْسَ لِلْعِبَادِ فِیهَا صُنْعٌ: الْمَعْرِفَةُ وَ الْجَهْلُ وَ الرِّضَا وَ الْغَضَبُ وَ النَّوْمُ وَ الْیَقَظَة.۱

در این روایت نیز شش مورد، از جمله معرفت، مطلقاً از صنع و فعل انسان خارج دانسته شده است.

1.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۰؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۴؛ شیخ صدوق، التوحيد، ص۴۱۱. این روایت به دلیل مرسله بودن و نیز به دلیل مجهول بودن حسین بن زید ضعیف است. افزون بر این‌که علی بن اسباط فطحی است و درست بن ابی منصور واقفی است، اما چون محتوای روایت در روایات دیگر ذکر شده، اجمالاً مورد قبول می‌تواند باشد. اما این‌که جهل هم صنع اللّه بیان شده و از انسان سلب شده می‌تواند به این خاطر باشد که بین علم و جهل، تقابل ملکه و عدم ملکه برقرار است و اگر ملکه (علم) صنع اللّه باشد، عدم آن (جهل) هم صنع اللّه خواهد بود.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
70

می‌دانند و معتقدند اگر نظر/ تأملِ صحیح داشته باشند، معرفت پیدا می‌کنند و در واقع، معرفت را اکتسابی می‌دانستند، که حضرت علیه السلام دیدگاه آنان را انکار و رد کردند، از ظاهر روایت به دست می‌آید که مطلق معرفت و علم مورد بحث و سؤال بوده است.

۰.عن أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللّه علیه السلام:‏ أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْمَعْرِفَةِ أَ هِیَ مُکْتَسَبَةٌ؟ فَقَالَ: لا. فَقِیلَ لَهُ: فَمِنْ صنع اللّه عَزَّوَجَلَّ وَمِنْ عَطَائِهِ هِیَ؟ قَالَ: نَعَمْ وَلَیْسَ لِلْعِبَادِ فِیهَا صُنْعٌ وَلَهُمْ اکْتِسَابُ الْأَعْمَالِ.۱

در این روایت هم، مطلقِ معرفت صنع و عطای خداوند به‌کار رفته است.

۰.عَنْ عَبْدِالرَّحِیمِ الْقَصِیرِ قَالَ: کَتَبْتُ عَلَى یَدَیْ عَبْدِالْمَلِکِ بْنِ أَعْیَنَ، فَسَئلْتُهُ عَنِ الْمَعْرِفَةِ وَالْجُحُودِ، أَ هُمَا مَخْلُوقَتَانِ؟ فَکَتَبَ علیه السلام: سَأَلْتَ عَنِ الْمَعْرِفَةِ مَا هِیَ؟ فَاعْلَمْ رَحِمَکَ اللّه أَنَّ الْمَعْرِفَةَ مِنْ صنع اللّه عَزَّوَجَلَّ فِی الْقَلْبِ مَخْلُوقَةٌ، وَ الْجُحُودَ صنع اللّه فِی الْقَلْبِ مَخْلُوقٌ، وَلَیْسَ لِلْعِبَادِ فِیهِمَا مِنْ صُنْعٍ، وَلَهُمْ فِیهَا الِاخْتِیَارُ مِنَ الِاکْتِسَابِ فَبِشَهْوَتِهِمُ الْإِیمَانَ اخْتَارُوا الْمَعْرِفَةَ فَکَانُوا بِذَلِکَ مُؤْمِنِینَ عَارِفِینَ وَبِشَهْوَتِهِمُ الْکُفْرَ اخْتَارُوا الْجُحُودَ فَکَانُوا بِذَلِکَ کَافِرِینَ جَاحِدِینَ ضُلّالاً وَذَلِکَ بِتَوْفِیقِ اللّه لَهُمْ وَخِذْلانِ مَنْ خَذَلَهُ اللّه فَبِالاخْتِیَارِ وَالِاکْتِسَابِ عَاقَبَهُمُ اللّه وَأَثَابَهُمْ الْخَبَرَ۲؛ جواب حضرت به عبدالملک بن اعین: معرفت صنع (و فعل) خداى عزّوجل در قلب و مخلوق است، و جحود نيز صنع خداست كه در قلب مخلوق است و بندگان را در اين دو امر صنعى نيست و ايشان

1.. شیخ صدوق، التوحيد، ص۴۱۶.

2.. همان، ص۲۲۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۳۰). بخشی از این روایت طولانی در الکافی، باب النهی عن الصفة (ج۱، ص۱۰۰) و نیز در ج۲، ص۲۷ آمده است. روایت به سبب مجهول بودن عبدالرحیم القصیر، ضعیف است.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20772
صفحه از 285
پرینت  ارسال به