را در اينها اختيار است از اكتساب، پس به شهوت ايشان كه ايمان را خواهش داشتند، معرفت را اختيار كردند (یعنی بدان ایمان آوردند) و به اين واسطه مؤمن عارف شدند و به شهوت ايشان كه كفر را خواهش داشتند جهود را اختيار كردند (و بدان کفر ورزیدند) و به اين واسطه كافر جاحد گمراه شدند و اين به توفيق خداست كه ايشان را توفيق داده و خذلان و واگذاشتن كسى است كه خدا او را واگذاشته پس خدا به اختيار و اكتساب ايشان را عقاب میفرمايد و ثواب میدهد.
در روایت عبدالملک بن اعین، حضرت ابتدا بر صنع اللّه بودن معرفت و اینکه انسان در معرفت نقشی ندارد اشاره کردهاند، سپس در ادامه بیان کردهاند که با اختیار خود آن را برمیگزینند یا انکار میکنند. بنابراین، عبارت «فبشهوتهم الایمان اختاروا المعرفة» به قرینه قبل و بعد روایت که ایمان آوردن و تسلیم شدن در برابر معرفت را بیان میکند، دلالتی بر اکتسابی بودن معرفت ندارد.
۰.عن دُرُسْتَ بْنِ أَبِی مَنْصُورٍ عَمَّنْ حَدَّثَه عَنْ أَبِی عَبْدِاللّه علیه السلام قَالَ: سِتَّةُ أَشْیَاءَ لَیْسَ لِلْعِبَادِ فِیهَا صُنْعٌ: الْمَعْرِفَةُ وَ الْجَهْلُ وَ الرِّضَا وَ الْغَضَبُ وَ النَّوْمُ وَ الْیَقَظَة.۱
در این روایت نیز شش مورد، از جمله معرفت، مطلقاً از صنع و فعل انسان خارج دانسته شده است.