67
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

حاصل سخن آن‌که از مجموع روایاتِ اصحاب ائمه علیهم السلام در کوفه - چه از خط فکری محدّثانِ متکلم و چه از خط فکری متکلمانِ محدّث - به دست می‌آید که انتساب «جمهور امامیه» که در گزارش‌های تاریخی ذکر شده است، به‌عنوان جمهور امامیه در مدرسه کوفه مورد تأیید است. پر واضح است که احتمال این که برخی اصحاب امامیه - برخلاف جمهور - معتقد به معرفت اکتسابی بودند، منتفی نیست و شواهد روایی هم دارد؛ از جمله روایت بزنطی که به امام رضا علیه السلام عرض کرد، عده‌ای از اصحاب امامیه معرفت را اکتسابی می‌دانند:

۰.أَحْمَدُ بن عیسی عَنِ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ أَصْلَحَکَ اللّه إِنَّ قَوْماً مِنْ أَصْحَابِنَا یَزْعُمُونَ أَنَّ الْمَعْرِفَةَ مُکْتَسَبَةٌ وَ أنَّهُمْ إِذَا نَظَرُوا مِنْ وَجْه النَّظَرِ أَدْرَکُوا، فَأَنْکَرَ علیه السلام ذَلِکَ....۱

در روایت تحف العقول، یونس بن عبدالرحمن - از شاگردان فکری هشام بن حکم۲ - به‌عنوان باورمند به معرفت اکتسابی، معرفی شده است که البته، دیدگاه منتسب به او با مخالفت حضرت رضا علیه السلاممواجه شده است:

فضل‏۳ گويد: به امام رضا علیه السلام گفتم: يونس بن عبدالرّحمن‏ مدّعى است كه معرفت، اكتسابى است. (امام) فرمود: نه، درست نگفته، خداوند به هر كه خواهد معرفت را بدهد، از آنان كسانى باشند كه خداوند معرفت را در ايشان پابرجا داشته و كسانى ديگر باشند كه خداوند معرفت را در ايشان به امانت سپرده است. اما معرفت پابرجا آن است كه خداوند

1.. حمیری، قرب الاسناد، ص۳۵۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۱۹۹ و ج۲۲، ص۱۰۱.

2.. نک: رضایی، «امتداد جریان فکری هشام بن حکم تا شکل‌گیری مدرسۀ کلامی بغداد»، ص۹۷ـ۹۸.

3.. احتمالاً منظور فضل بن سنان يا فضل بن سهل (ذوالرياستين، وزير مأمون عباسی) است. احتمالِ تقطیع هم در سند وجود دارد که در این صورت احتمال این‌که منظور از فضل، فضل بن شاذان باشد، بعید نیست.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
66

معرفت و جهل صنعی ندارد، به نقل از امام صادق علیه السلام نقل شده است:

اخْتَلَفَ النَّاسُ جُعِلْتُ فِدَاکَ بِالْعِرَاقِ فِی الْمَعْرِفَةِ وَ الْجُحُودِ فَأَخْبِرْنِی جُعِلْتُ فِدَاکَ أَهُمَا مَخْلُوقَان‏؟... سَأَلْتَ عَنِ الْمَعْرِفَةِ مَا هِیَ؟ فَاعْلَمْ رَحِمَکَ اللّه أَنَّ الْمَعْرِفَةَ مِنْ صنع اللّه عَزَّوَجَلَّ فِی الْقَلْبِ مَخْلُوقَةٌ وَ الْجُحُودَ صنع اللّه فِی الْقَلْبِ مَخْلُوقٌ‏ وَ لَیْسَ لِلْعِبَادِ فِیهِمَا مِنْ صُنْع...۱؛ امام صادق علیه السلام در پرسش از مخلوق بودنِ معرفت (شناخت) و جحود (انکار) فرمودند: از چیستی معرفت پرسیدی، پس بدان - رحمت خدا بر تو باد - معرفت و جحود، صنع (فعل) خداوند متعال در قلب و مخلوقند و مردم در آنها صنعی ندارند.

عبدالاعلی بن اعین راوی صحیحه‌ای است که در آن حضرت صادق علیه السلام ادات و ابزار دستیابی به معرفت و تکلیف به معرفت را از مردم سلب می‌کند:

قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِاللّه علیه السلام: أَصْلَحَکَ اللّه هَلْ جُعِلَ فِی النَّاسِ أَدَاةٌ یَنَالُونَ بِهَا الْمَعْرِفَةَ؟ قَالَ: فَقَالَ: لا۲؛ عبدالاعلی گفت به امام صادق علیه السلام عرض کردم: خدا خیرتان دهد، آیا مردم ابزاری دارند تا با آن به شناخت برسند؟ حضرت فرمودند: نه.

نیز از هشام بن سالم۳ و مؤمن طاق هم در خصوص معرفت فطری موهوبی در عالم موسوم به ذر روایاتی نقل شده است.۴

1.. شیخ صدوق، التوحید، ص۲۲۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۳۰. بخشی از این روایت طولانی با اندکی تغییر در الکافی، باب «النهی عن الصفة» (ج۱، ص۱۰۰) و نیز در باب «ان الاسلام قبل الایمان» (ج۲، ص۲۷) نیز آمده است.

2.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۷۷؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۳؛‌ شیخ صدوق، همان، ص۴۱۴.

3.. کلینی، الکافی، ج۲، ص۸ ـ۹.

4.. همان، ج۶، ص۱۲.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20647
صفحه از 285
پرینت  ارسال به