ارتباط میان معارف اضطراری و عقل و خِرَدورزی داشتند،۱ که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
همانطور که گفته شد، دأب و منش همه طیفهای کلامی امامیه در مدرسه کوفه، آن بود که بر اساس نصوص دینی و روایات اهلبیت علیهم السلام به تبیین و نظریهپردازی میپرداختند؛ حتی جریان متکلمان نظریهپرداز امامی بر خلاف جریان رقیب معتزلی، تلاش میکردند تا نسبت به نصوص دینی و روایات اهلبیت علیهم السلام وفادار باشند و بر پایه متن، مبانی عقلانی مباحث خویش را در قالب نظام و ادبیاتی نوین ارائه کنند. مسئله معرفت اضطراری نیز از این موضوع مستثنا نبود و اصحاب امامیه بر اساس منابع دینی و روایات اهلبیت علیهم السلام به نظریهپردازی در خصوص معرفت پرداختند. بنابراین، برای واکاوی و بازخوانی مبانی معرفتی امامیه در کوفه و سپس در قم، لازم است هم منابع روایی بجا مانده از آنها و هم گزارشهای تاریخی نقل شده در کتابهای مقالات و ملل و نحل، در کنار هم ملاحظه شوند تا از طریق آن نظام معرفتی اصحاب امامیه هویدا شود.
در این فصل، نخست، اقوال منتسب به محدّثان و متکلمان امامی در مدرسه کوفه بررسی خواهد شد؛ سپس ضمن بررسی شواهد، راستی یا ناراستی اقوال منتسب بررسی و به معناشناسی و احتمالات مختلف آن بر اساس قرینههای موجود پرداخته خواهد شد و سرانجام رابطه اضطراری بودن معرفت با خِرَدورزی و عقلگرایی در نظام فکری امامیانِ نخستین بررسی و واکاوی خواهد شد.
گزارشهای تاریخی
مهمترین و قدیمیترین گزارش تاریخی درباره آراء و دیدگاه معرفتی امامیان نخستین