معرفت صنع و فعل خود انسان خواهد بود.۱
از آنجا که معرفت اکتسابی (اختیاری) با اراده انسان و با خِرَدورزی و تعقل حاصل میشود، بنابراین، از نظرگاه معتقدان به معارف اکتسابی، نظر و استدلال واجب است، بلکه نخستین واجب بر انسان، نظر کردن و خِرَدورزی است؛ زیرا تنها راه وصول به معرفت را تفکر و نظر میدانستند.۲ ناگفته نماند که امامیان نخستین در مدرسه کوفه - چنان که در ادامه تبیین خواهد شد - اختیاری و اکتسابی بودنِ معرفت به این معنا که مختار است تا مقدمات معرفت (فرآیند معرفت) را کسب کند، انکار نمیکردند، بلکه آن را فریضه و واجب میدانستند؛ اختلاف آنان در این بود که آیا کسب مقدمات علم و مجموع تلاشهای انسانها، به معنای احاطه بر معلوم و تحقق حتمی معرفت است یا اینکه تنها مقدمهای برای حصول معرفتاند؟
شایان ذکر است که بحث اضطراری بودن معرفت، ربطی به عقلی یا غیرعقلی بودن معرفت ندارد، به این معنا که اعتقاد به اضطراری بودن معرفت (به معنای غیر اختیاری) لزوماً به معنای انکار معرفت عقلی و نیز انکار تعقل و استدلال و خِرَدورزی در مرحله فرآیند معرفت نیست، بلکه قابل جمع است و اساساً اختلاف اصلی جمهور امامیان نخستین با معتزلیان و دیگران در آن بود که معتقد بودند، تعقل و خِرَدورزی، به تحقق معرفت نمیانجامد؛ در نتیجه برآیند و حصول معرفت خارج از اراده انسان و امری غیراختیاری است.
جمعبندی
حاصل سخن آنکه معرفت اضطراری دو ملاک و معیار متفاوت داشته است: الف)