«معرفتِ ضروری» گاهی به معنای معرفتِ حتمی است؛ مانند این روایت شریف امام رضا علیه السلام که فرمودند:
۰.«اتَّفَقَ الْجَمِیعُ لا تَمَانُعَ بَیْنَهُمْ أَنَّ الْمَعْرِفَةَ مِنْ جِهَةِ الرُّؤْیَةِ ضَرُورَةٌ؛ فَإِذَا جَازَ أَنْ یُرَى اللّه بِالْعَیْنِ وَقَعَتِ الْمَعْرِفَةُ ضَرُورَةً».۱
در اینجا «ضرورت» به معنای حتمی و قطعی است. در روایت اشاره شده که در اینکه معرفت برآمده از طریق رؤیت (حواس) ضروری و حتمی است، اختلافی نیست؛ به این معنا که بین استفاده از ابزار حواس (از جمله رؤیت) و حصول معرفت، ضرورت و حتمیت در کار است. باز در روایتی دیگر از حضرت صادق علیه السلام به این مطلب اشاره شده است که بین استفاده از حواس و حصول معرفت، تلازم هست. ایشان در بحث رؤیت خداوند متعال با چشم سر میفرمایند: «فَإِذَا رَأَتْهُ الأَبصَارُ فَقَدْ أَحَاطَتْ بِهِ الْعِلْمَ وَوَقَعَتِ الْمَعْرِفَةُ» و بر این اساس، لازمه رؤیت بصری، تحقق معرفت و احاطه علم به خداوند است.۲
گاهی «معرفت ضروری» به معنای معرفت بدیهی بهکار گرفته شده است. در منطق سینوی از معرفت بدیهی به معرفت ضروری، یعنی معرفتی که نیازمند استدلال و فکر نیست و «لا تحتاج الی تجشّم الاستدلال» تعبیر شده است.۳ البته، گاهی در لسان علمی متکلمان نخستین از بینیازی از نظر و استدلال با اصطلاح اضطراری هم یاد شده است؛ یعنی اضطراری هممعنا و مترادفِ ضروری و به معنای بینیاز از نظر و استدلال بهکار رفته است۴ و گاهی ضروری جانشین اضطراری شده
1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۹۶.
2.. همان؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۱۱۱.
3.. ملاعبداللّه، الحاشیة، ص۱۵ـ۱۶؛ علامه حلی، الجوهر النضید، ص۲۰۰.
4.. قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ۲۲- ۲۵؛ سید مرتضی، الذخیرة، ص۱۵۵ -۱۵۶؛ ملاحمی، المعتمد فی اصول الدین، ص۲۳ـ۲۴.