35
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

مشخص کردن مؤلفه‌ها و لایه‌های معنایی موجود در این واژه‌ها در یک متن مشخص است. معناشناسی با نگاه به ارتباطات و نسبت‌های معنایی بین معرفت و علم، آن ‌را مفهوم‌شناسی می‌کند.۱

در مفهوم‌شناسیِ واژه معرفت با روشِ «معناشناسی/ سمانتیک» ممکن است معرفت در هر نسبتی، معنایی خاص داشته باشد. بر این اساس، معنای پایه که از مبنای لغوی یا کاربردهای پیشین واژه به دست می‌آید، در واقع، پلّه‌ای برای رسیدن به معنای نسبی در دستگاه سامان‌مندِ زبان است. معنای نسبی، مؤلفه‌هایی است از واژه‌ها که در نسبت‌های گوناگون تغییر می‌کند. در واقع، معنای نسبی تعیین‌کننده معنای نهایی واژه در دستگاه سامان‌مند زبان است.۲

در بررسی معنای لغوی (پایه) معرفت و مقایسه آن با علم، این به دست آمد که معنای معرفت، اخص از علم است. با این حال، هم‌معنا و مترادفِ هم‌دیگر نیز استعمال می‌شوند. در تعیین میدان‌های معنایی معرفت با روش معناشناسی، افزون بر واژه‌های کلیدی و نوع ارتباطِ آنها، عوامل دیگری نیز مؤثراند. این عوامل نسبت‌هایی هستند که واژه کلیدی هر حوزه به خاطر آن، بار معنایی به خود می‌گیرد و میدان معنایی به واسطه آن شکل می‌گیرد. در روش معناشناسیِ همزمانی،

1.. نک: نصرتی، معناشناسی علم در قرآن، ص۳. معناشناسی، مطالعۀ علمی معناست. برخی این دانش را زیرمجموعۀ نشانه‌شناسی و برخی آن ‌را زیرمجموعۀ زبان‌شناسی دانسته‌اند (قائمی‌نیا، بیولوژی نص، ص۵۳۰؛ صفوی، درآمدی بر معنی‌شناسی، ص۳۵). در معناشناسی دو رویکرد اساسی وجود دارد: ۱) معناشناسی زمانی/ تاریخی (chronic semantic) که در آن تطور معنا در طول زمان، بررسی می‌شود؛ ۲) معناشناسی هم‌زمانی ((synchronic semantic که در آن، عنصر زمان حذف شده و تغییرات و تطورات واژه‌ها در طول زمان لحاظ نمی‌شود، بلکه کل زبان در یک مقطع زمانی فرض شده و مورد مطالعه قرار می‌گیرد (قائمی‌نیا، بیولوژی نص، ص۵۳۰ـ۵۳۱).

2.. ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ص۱۳-۲۰؛ قائمی‌نیا، بیولوژی نص، ص۵۴۲-۵۴۳؛ نصرتی، معناشناسی علم در قرآن، ص۷.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
34

برخی نیز اطمینان و سکون نفس را از آثار معرفت دانسته‌اند.۱

د) تفاوت به آگاهی پیشین: برخی کاربردِ واژه علم را هم در جایی که فرد به آن از قبل آگاهی داشته و هم در جایی که به آن از قبل آگاهی نداشته، صحیح دانسته‌اند، اما معرفت را تنها در جایی صحیح دانسته‌اند که از قبل به آن آگاهی داشته، سپس فراموش کرده و پس از فراموشی دوباره ادراک کرده است.۲

حاصل سخن آن‌که طبق نظرگاه بیشتر واژه‌پژوهان، معنای لغوی معرفت اخص از علم است؛ با این حال، یادآور شده‌اند که گاهی دو واژه معرفت و علم، در استعمال و کاربرد به معنای هم استعمال می‌شوند؛ یعنی وجه تمایز آن‌ دو در نظر گرفته نمی‌شود؛ برای مثال، اگر در جایی «معرفت» در مقابل «جهل» استعمال شود، معلوم می‌شود که هم‌معنای علم استعمال شده است.

معناشناسی (سمانتیک) معرفت در کتاب و سنت

برای به دست آوردن معنای معرفت و واژه‌های همگِن در کتاب و سنت، باید با مراجعه به سخنان و کلمات کتاب و سنت و رمزگشایی از کلمات آنها به مراد و مقصود کتاب و سنت پی برد. این کار فراتر از لغت‌پژوهی واژه معرفت و جانشین‌های آن است و اساساً برخی معتقدند که روش فهم متن از طریق ترجمه لغت‌نامه‌ایِ صرف، ناکارآمد است.۳

این کار با مطالعه علمی با روش معناشناسی (semantics) امکان‌پذیر است؛ زیرا هدف در معناشناسی، لغت‌پژوهی واژه معرفت و علم نیست، بلکه هدف

1.. مصطفوی، التحقیق، ج۸، ج۹۹.

2.. طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۹۶.

3.. نک: ایزوتسو، ساختمان معنایی مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن، ص۲.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20729
صفحه از 285
پرینت  ارسال به