235
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

بر خلق نیست.۱

در این گزارش گروهی از امامیه، عقل را هم پیش از ارسال رسل و هم پس از آن، حجت می‌دانستند و به بیان دیگر عقل را منبع مستقل در استنباط دین قبول داشتند. همچنین گروهی دیگر از امامیه بر آن بودند عقل در هیچ حالتی حجیت ندارد؛ چه پیش از ارسال رسل و چه حتی پس از آن، بلکه تنها منبع معتبر را طریق انبیاء و ائمه علیهم السلام می‌دانستند.۲

سید مرتضی

سید مرتضی (م ۴۳۶) به‌عنوان یکی از بارزترین و برجسته‌ترین شاگردان ‌شیخ مفید، با آن‌که در اکتسابی بودن همه معارف از جمله معرفة اللّه و معرفة النبی و معرفة الشریعة، با استادش ‌شیخ مفید هم‌عقیده است، اما بر خلاف او و دیگر شاگردش کراجکی و نیز بر خلاف قاطبه امامیه، بر آن بود عقل در دانش و نتایجش خودبنیاد بوده و نیازی به راهنمایی‌ها و وحی ندارد. از منظر او معرفة النبی و معرفة الامام، به معرفة اللّه و شناخت مباحث توحید و صفات منوط است که از طریق عقل مستقل باید به اثبات برسد. از نظرگاه شریف مرتضی تنبیه نبی یا امام در

1.. «والفرقة السابعة منهم یقولون بتصحیح النظر والقیاس وانهما یؤدّیان الى العلم وان العقول حجّة فى التوحید قبل مجى‏ء الرسل وبعد مجیئهم؛ والفرقة الثامنة منهم یزعمون ان العقول لا تدلّ على شی‏ء قبل مجى‏ء الرسل ولا بعد مجیئهم و انه لا یُعلم شی‏ءٌ من الدین ولا یُلزم فرض الا بقول الرسل والائمّة وان الامام هو الحجّة بعد الرسول علیه السلام لا حجّة على الخلق غیره» (‏اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۲-۵۳).

2.. نگارنده تاکنون از جریان‌های فکری مختلف امامیه، مصداقی برای گروه هشتم پیدا نکرده است؛ مگر آن‌که برخی از غلات چنین باشند که این نیز یقینی نیست و البته اشعری دیدگاه‌های غلات را جدا از امامیه بررسی می‌کند؛ از این‌رو، این احتمال نیز مرجوح است.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
234

بنابراین، هرچند کراجکی نیز به معرفة اللّه عقلی و اکتسابی باور دارد، اما معتقد است که محرک نخستین از طریق انبیاء و اولیاء ایجاد می‌شود و سپس عقل با بهره از چگونگی استدلال به معرفة اللّه نائل می‌شود.۱

حاصل بحث آن‌که گرچه ‌شیخ مفید - بر خلاف امامیان نخستین - منکر جدّی معرفت اضطراری است و معرفة اللّه و معرفة الشریعة را اکتسابی از راه تعقل و خردوزی می‌داند، با این حال، عقل را در برانگیخته شدن و نیز در اندیشیدن، محتاج سمع و حجج الهی می‌داند و بر همین مبنا معتقد است در ابتدای تکلیف باید رسول وجود داشته باشد؛۲ زیرا در باور او همان‌گونه که بیان شد، باید رسول و حجت الهی باشد تا هم انسان‌ها را بیانگیزاند و هم عقول آنها را در چگونگی استدلال راهنمایی کند. البته، ‌شیخ مفید این قول را به اتفاق امامیه نسبت می‌دهد، اما چون گزارش ابوالحسن اشعری از اقوال امامیه در بحث رابطه عقل و وحی که تقریباً یک سده بر ‌شیخ مفید تقدم دارد، حاکی از وجود اقوال دیگر در امامیه است. در گزارش اشعری افزون بر قول ‌شیخ مفید، دست‌کم دو دیدگاه دیگر نیز نقل شده است:

۰.گروه هفتم از امامیه به تصحیح نظر و قیاس و این‌که آن‌دو به علم می‌انجامند، معتقدند و عقل را در توحید - چه پیش از ارسال رسل و چه پس از آن - حجت می‌دانند. گروه هشتم برآنند عقل چه پیش از آمدن انبیاء و چه پس از آن، دلالتی بر چیزی ندارد و چیزی از دین [به وسیله عقل] دانسته نمی‌شود و تکلیفی لازم نمی‌شود مگر به قول انبیاء و امامان علیهم السلام. امام حجت بعد از رسول است و غیر از آن حجتی

1.. نک: رضایی، «جایگاه عقل در کلام امامیه»، ص۱۳ـ۱۴.

2.. ‌شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۴۴.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20763
صفحه از 285
پرینت  ارسال به