197
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

فإذا استحکمت هذه الأمور فی قلبه وثبتت فی خلده وصحت فی معرفته فهو حینئذ بالغ محتمل وعند ذلک یسخّر اللّه سمعه للخبر المثلج أو بصره لمعاینة الشاهد المقنع على یدی الرسول الصادق، ولا یترکه هملاً ولا یدعه مغفلاً، وقد عدل طبعه وأحکم صنعه ووفّر أسبابَه، فلا یحتاج عند معاینته رسولاً یُحیی الموتى ویُبرئ الأکمه والأبرص ویُفلق البحر إلى تفکیر ولا تمثیل ولا امتحان ولا تجربة، لأنه قد فرغ من ذلک أجمع‏.۱

از این‌رو، هنگامی که از سوی نبی معجزه‌ای ارائه می‌شود، با تجارب معرفتی‌ای که دارد، بی‌اختیار معرفت پیدا می‌کند این امور (اخبار و معجزات) از دست بشر ساخته نیست و اتفاقی و تصادفی هم نیست.۲

نتیجه آن‌‌که جاحظ تصریح دارد انسان از زمان طفولیت در برخورد با حوادث و افراد مختلف، تجاربی را به‌صورت غیر ارادی (اضطراری) کسب می‌کند و از رهگذر این تجارب، با معانی و مفاهیمی نظیر صدق و کذب، وجوب و امتناع، حق و باطل و امثال آن آشنا می‌شود و بر اساس آن، در هنگام بلوغ می‌تواند حق را از باطل

1.. «هنگامی که این امور در قلبش مستحکم و در ذهنش ثابت و در معرفتش صحیح شد، در این حین خداوند متعال گوش او را برای خبر اطمینان‌بخش و دیدگان او را برای دیدنِ شاهدِ قانع‌کننده بر دستانِ رسول راست‌گو تسخیر می‌کند و او را مهمل و فراموش شده رها نمی‌کند. [بلکه خداوند] طبع او را متعادل کرد، صنع او را محکم ساخت و اسبابش را کامل گرداند. از این‌رو، به هنگام دیدن رسولی که مردگان را زنده می‌کند و [یا] کور مادرزاد و مبتلا به مرض پیسی را بهبود می‌بخشد، و [یا] دریا را می‌شکافد، به تفکر، تمثیل، امتحان و تجربه، احتیاج ندارد؛ زیرا از همۀ آنها فارغ شده است» (جاحظ، المسائل والجوابات فی المعرفة، ص۱۲۰).

2.. بخشی از مطالب جاحظ افتادگی دارد. در آخر می‌گوید: چاره‌ای از ذكر این مطالب نداشتم به دلیل آن كه اكثر مردم از فهم منظورم عاجزاند وگرنه كلام در معرفت را خلاصه می‌كردم (جاحظ، المسائل والجوابات فی المعرفة، ص۱۲۰).


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
196

آن. از منظر او گروهی از موحّدان پس از آن‌که خداوند متعال را از طریق پیامبران شناختند، ادله‌ای بر اثبات خداوند ارائه کرده‌اند، اما این کار آنان تکاپویی بی‌فایده و تکلّفی غیرمفید برای عوام است؛ زیرا ادله انبیاء (= معجزه) قاطع و شواهد آنان واضح بوده و شبهه‌ای باقی نمی‌گذاشت.۱

ابوعثمان در چگونگی تشخیص نبی از متنبّی و این‌که چگونه باید ادله رسول واقعی را از رسولان ادعایی تشخیص داد، می‌گوید: معرفت نبی از متنبّی نیز اضطراری حاصل می‌شود نه با اکتساب و استدلال. شخص بالغ، پیش از این‌که با ادله انبیاء روبه‌رو شود، با تجاربی که از قبل دارد، همه این مقدمات را داراست؛ از این‌رو، برای تشخیص ممکن از غیرممکن و معجزه از غیرمعجزه، لازم نیست استدلال کند تا به صدق استدلال نبی پی ببرد؛ اگر این تجربه‌های متراکم دوران پیش از بلوغ (دوران طفولیت) نبود که به‌صورت غیرارادی و غیرقصدی (اضطرار)۲ حاصل شده است، برای پی بردن به صدق نبی می‌بایست استدلال و اختبار و امتحان می‌کرد.۳ در حالی‌که هنگامی که تجارب طفل کامل شد و این امور را شناخت خداوند متعال دیدگان او را برای دیدن دلائل قانع‌کننده و گوش‌های آنان را برای شنیدن اخبار اطمینان‌بخش، مهیا می‌سازد و نبی با ادله فراوانش، بر او در واقع، هجوم می‌آورد و چون خداوند متعال طبع او را آماده ساخته، در حین مشاهده معجزه – برای مثال، زنده کردن اموات - بدون نیاز به تجربه و تفکر و امتحان، اضطراراً به حقانیت نبی پی می‌برد:

1.. جاحظ، المسائل والجوابات فی المعرفة، ص۱۱۵.

2.. یعنی انسان از زمانی كه از رحم مادر متولد می‌شود تا دوران بلوغ، با چیزهایی برخورد می‌کند كه معرفت او را بر امور زیاد می‌كند، تجربه‌اش را زیاد می‌كند؛ هرچند قصد و اراده‌ای هم نداشته باشد (جاحظ، المسائل والجوابات فی المعرفة، ص۱۱۸ـ۱۱۹).

3.. جاحظ، المسائل والجوابات فی المعرفة، ص۱۱۸.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20769
صفحه از 285
پرینت  ارسال به