179
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

رابطه تعقل و معرفت اضطراری عام

بر اساس مبانی فکری و اعتقادی اهل حدیث، به دست آمد که همه افعال و اعمال - از جمله معرفت - فعل اللّه و مخلوق اویند. بر این اساس، مقدمات معرفت (فرآیند معرفت) نیز فعل اللّه و مخلوق خداوند است.

بنابراین، خِرَدورزی و تعقل مانند اصل معرفت، خلق خداوندست و صد البته، رابطه میان مقدمات و حصول معرفت نیز فعل خداست و بر اساس اراده و مشیت حق تعالی انجام می‌گیرد. پس خداوند «معرفت» را در بندگان ایجاد می‌کند، همان‌گونه که در برخی دیگر «جهالت» را ایجاد می‌کند؛ گاهی معرفت را از طریق تعقل و خِرَدورزی که خود برای عبد مقرر کرده و گاه از غیر طریق تعقل و خِرَدورزی ایجاد می‌کند، همان‌گونه که گاه معرفت ایجاد نمی‌شود، حتی اگر تعقل و خِرَدورزی انجام گیرد. خداوند در افعال خودش اختیار دارد و فاعل موجَب نیست و همچنین «لا یُسئل عمّا یفعل» است!

رابطه تعقل و معرفت اضطراری خاص

دانستیم اهل حدیث بر آن بودند که معرفة اللّه إعطایی و موهوبی بوده و خداوند در سرشت پاک همه انسان‌ها قرار داده است. باید به آن ایمان آورد و در مقابل آن تسلیم بود. البته، همین ایمان و تسلیم نیز بسان اصلِ معرفت، صُنع اللّه و به تقدیر خداوند متعال است.

بنابراین، در اصل تحقق معرفة اللّه فطری، عقل نقش ایجادی ندارد، با این حال، استدلال عقلی که در درون خودِ سنت تعبیه شده است - مانند برهان نظم و نظر در آفاق و انفس - می‌تواند در مقابل منکران و کافران به‌کار گرفته شود، ولی نباید فراموش شود که هم اصل معرفت و جهل و هم ایمان و کفر، تقدیر خداوند و صنع اللّه‌اند.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
178

علم خداوند متعال بدون آن‌که در اشیاء حلول کرده باشد۱ و نیز همانند احتجاج ابن خزیمه در اثبات نفی لزوم تشبیه میان اثبات وجه خالق و اثبات وجه مخلوق.۲

حاصل آن ‌که روش و منهج اهل حدیث در ارتباط میان عقل و نقل، بر دو اصل استوار است: ۱) تسلیم مطلق و بدون شرط و شروط نصوص کتاب و سنت؛ ۲) باور به این‌که نصوص نقلی، متضمن دلایل متعدد عقلی‌اند و بهترین نوع خِرَدورزی در نصوص دینی بیان شده است.

رابطه تعقل و معرفت اضطراری

پس از آشکار شدن معنا و کارکرد عقل و نیز جایگاه و قلمرو تعقل و خِرَدورزی در نظام معرفتی اهل حدیث، اینک بایسته است تا رابطه تعقل و خِرَدورزی با معرفت اضطراری - در دو ساحت معرفت اضطراری عام و خاص از منظر مبانی فکری اصحاب حدیث - را بررسی کنیم.

1.. «لو ان رجلاً بنی داراً بجمیع مرافقها، ثم أغلق بابها وخرج منها، کان ابن آدم لا یخفی علیه کم بیت فی داره؟ وکم سعة کل بیت؟ من غیر أن یکون صاحب الدار فی جوف الدار، فاللّه سبحانه وله المثل الاعلی قد احاط بجمیع ما خلق وقد علم کیف هو؟ وما هو؟ من غیر أن یکون فی شیء مما خلق» (احمد بن حنبل، الرد علی الزنادقة و الجهمیة، ص۲۹۴ـ۲۹۵).

2.. «فهل یخطر یا ذوی الحجا ببال عاقل مرکب فیه العقل یفهم لغة العرب ویعرف خطابها ویعلم التشبیه أن هذا الوجه شبیه بذاک الوجه؟! وهل هاهنا ایها العقلاء تشبیه وجه ربنا جل ثناؤه الذی هو کما وصفنا وبینّا صفته من الکتاب والسنة بتشبیه وجوه بنی آدم التی ذکرناها ووصفناها؟! غیر اتفاق اسم الوجه وایقاع اسم الوجه علی وجه بنی آدم کما سمی اللّه وجهه وجهاً، ولو کان تشبیهاً من علمائنا لکان کل قائل: إن لبنی آدم وجهاً وللخنازیر و القردة والکلاب والسباع والحمیر والبغال والحیات والعقارب وجوهاً، قد شبه وجوه بنی آدم بوجوه الخنازیر والقردة والکلاب وغیرهما مما ذکرت؟... فتفکروا یا ذوی اللباب أ وجوه ما ذکرنا اقرب شبهاً بوجوه بنی آدم او وجه خالقنا بوجوه بنی آدم؟...» (ابن خزیمه، التوحید، ص۲۷ ـ ۲۸).

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20576
صفحه از 285
پرینت  ارسال به