بنابراین، اگر در مقام اثبات، تعارضهایی میان ادله عقلی یا نقلی مشاهده میشود گویای آن است که یا دلیل نقلی صحیح نیست و جعلی است یا اینکه دلیل عقلی در واقع، دلیل نیست.
از اینرو، اصحاب حدیث مخالف نظر و استدلال نبودند، عقل را تخطئه نمیکردند، بلکه قلمرو عقل را محدود میدانستند. از آنجا که اصحاب حدیث کتاب و سنت را مشحون از ادلّه عقلی و تشویق به تعقل و خِرَدورزی میدانند و از آنجا که به کتاب و سنت ایمان آوردهاند، تسلیم در مقابل نصوص کتاب و سنت را بی هیچ قیدی قبول داشتند و آن را مقتضای شهادت به توحید و رسالت میدانستند و نیز بر آن بودند که رسول خداوند «بلاغ مبین» داشتهاند و هر آنچه به توحید اسماء و صفات و افعال و قدر و دیگر معارف مربوط بوده را به بهترین شیوه ابلاغ کردهاند و به تبع آن تسلیم شدن در مقابل نصوص کتاب و سنت را مشروط به هیچ شرطی نمیدانستند؛ زیرا آن را منافی تسلیم مطلق به حساب میآوردند.۱
از منظر آنان، متکلمان تسلیم شدن در برابر کتاب و سنت را مشروط به عدم تعارض آنها با عقل دانستهاند و این منافات با تسلیم حقیقی و ایمان واقعی دارد،۲ در حالیکه بسیاری از آیات کریمه قرآن بر تبعیت و تسلیم شدن مطلق در برابر خداوند و رسول تأکید دارند؛ مانند آیه شریفه:
۰.(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّه وَرَسُولِهِ وَالْکِتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَالْکِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ یَکْفُرْ بِاللّه وَمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ و الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً).۳
بنابراین، به زعم محدّثان اهل سنت، مشروط کردن ایمان به عدم تعارض با