171
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

خودبنیاد به‌ حساب نمی‌آوردند؛ عقل را در همان شأنِ فهمندگی، نیازمند راهنمایی و ارشاد سمع می‌دانستند.۱ به بیان دیگر، عقل، مستقلاً و بدون سمع، قدرت فهم درست حقایق را ندارد و نمی‌تواند راه را از بیراهه تشخیص دهد.

نظر و استدلال

با توجه به آن‌که عقل در نظرگاه اصحاب حدیث یکی از نعمت‌های بزرگ خدادادی به شمار می‌آید و با توجه به آن‌که نقش عقل، فهم و عمل به مقتضای آن است، جایگاه عقل نزد اهل حدیث معلوم می‌شود. با این حال، در گزارش‌های تاریخی - چنان‌که گذشت - اهل حدیث مخالف نظر و استدلال و اهل تقلید و تعبّد محض معرفی شده‌اند. اکنون در پی آنیم صحت و سقم این گزارش معلوم شود. ابن تیمیه - که خود از مدافعان سرسخت اصحاب حدیث و سلف است - ادعای مخالفتِ اهل حدیث با تعقل و نیز ادعای اهل تقلید بودنِ آنان را تهمت مخالفان (اهل کلام) به آنان و ناحق می‌داند. او در اثبات این‌که اهل حدیث موافق تعقّل و خِرَدورزی بودند، می‌گوید: بر کسی پوشیده نیست که محدّثان اهل سنت منکر قرآن و «ما جاء به القرآن» نبودند، با توجه به آن، معلوم است یکی از سفارش‌های اکید قرآن همواره بر تدبّر و تعقّل و تفکّر بوده است؛ پس چگونه ممکن است بزرگان اهل حدیث، سفارش صریح قرآن را انکار کنند؟!

۰.اهل سنت و حدیث منکر آنچه قرآن آورده است، نیستند و این اصلی است که مورد اتفاق همه آنهاست. خداوند در آیات متعددی از قرآن به نظر، فکر و تدبر امر کرده است، احدی از سلف یا از ائمه سنت و از عالمان اهل سنت، در مخالفت با آن شناخته شده نیست، بلکه همه آنان

1.. ‌‌شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۴۴.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
170

الف) عقل به معنای غریزه فهمنده (مُدرکه)

محدثان اهل سنت عقل را در انسان نیرویی خدادادی می‌دانستند که انسان به وسیله آن می‌فهمد.۱ آنان غریزه عقل را از بهترین نعمت‌های الهی به شمار می‌آوردند:«عن ابن مبارک انه قال: سئل عقیل: ما خیر ما اُعطی الرجل؟ قال غریزة عقل».۲

‌ب) عقل به معنای عمل به مقتضای علم

از منظر محدّثان اهل سنت، عقل افزون بر قوه فهم، عمل به مقتضای فهم هم هست و در واقع، این معنا از عقل، جنبه عملی و کارکردی عقل را مورد توجه قرار می‌دهد. این معنا از عقل بیشترین استعمال را در میان اصحاب حدیث داشته است.۳ بنابراین، از نظرگاه آنان عاقل تنها کسی نیست که معرفت دارد و خیر را از بد تشخیص می‌دهد، بلکه عاقل در واقع، کسی است که خیر را بشناسد و به آن عمل کند و همچنین شر را بشناسد و از آن دوری کند:

۰.یقول سفیان بن عیینه: لیس العاقل الذی یعرف الخیر من الشر، ولکن العاقل الذی یَعرف الخیر فیَتَّبِعه ویَعرف الشر فیَجتَنِبَه.۴

بنابراین، نقش عقل فهم و عمل به مقتضای آن است. این معنا از عقل نه‌تنها مورد انکار اصحاب حدیث نبوده، بلکه آن را از بزرگترین نعمت‌های الهی به شمار آورده‌اند، اما همان‌گونه که در گزارش‌ ‌شیخ مفید، اشاره شد آنان عقل را مستقل و

1.. محاسبی، العقل وفهم القرآن، ص۲۰۱ـ۲۰۲.

2.. «ابن مبارک گفت: از عقیل پرسیدند بهترین چیزی که به مرد عطا شده، چیست؟ گفت: غریزۀ عقل» (ابن حبان، روضة العقلا، ص۱۱).

3.. الشهری، الدلیل العقلی عند السلف، ص۲۲.

4.. «سفیان بن عیینه می‌گفت: عاقل آن نیست که خیر از شر می‌شناسد، بلکه عاقل کسی است که خیر را می‌شناسد و از آن پیروی می‌کند و شر را می‌شناسد و از آن دوری می‌کند» (ابن ابی الدنیا، العقل و فضله، ص۲۸).

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20587
صفحه از 285
پرینت  ارسال به