مخالفان، دیدگاههای آنان را - البته، از منظر خود - گزارش کردهاند. بایسته است گزارشهای تاریخی در باب نظرگاه اهل حدیث - در باب معرفت - را با منابع روایی و عقیدتی آنان بسنجیم و صحت و سقم آن را در بوته آزمایش قرار دهیم تا از رهگذر آن به نظام معرفتی اهل حدیث دسترسی پیدا کنیم.
معرفت اضطراری عام
اصحاب حدیث، بر اساس مبانی اعتقادی و مؤلفههای فکریشان، از جمله اعتقاد به مشیت و اراده عامه و اعتقاد به قدر و اینکه خالق همه افعال و اعمال خداوند متعال است، «معرفت» و «جهالت» را نیز - بسان دیگر افعال - صنع خداوند و مخلوقِ او میدانستند؛ همانگونه که افزون بر معرفت و جهل، هدایت و ضلالت، شقاوت و سعادت، را هم به خداوند متعال نسبت میدادند و آنها را فعل و تقدیر خداوند در انسانها میخواندند.۱
البته، ناگفته نماند که درباره معرفت در منابع روایی و کتابهای عقیدتی اصحاب حدیث، روایت یا روایاتی که صریح در صنع اللّه بودن آن باشد، وجود ندارد، با این حال شواهدی وجود دارد که بر اساس آن میتوان باور آنان به معرفت اضطراری (به معنای صنع اللّه بودن) را ترسیم کرد. اثبات این ادعا (معرفت اضطراری) مبتنی بر بیان چند مقدمه است:
الف) مشیت و اراده عامّه حق تعالی: دانسته است یکی از اصلیترین مبانی اعتقادی اصحاب حدیث اعتقاد به مشیت و اراده عامه حق تعالی است.۲ بخش قابل توجهی از منابع حدیثی اصحاب حدیث در اعتقادات، ایمان و باور به مشیت عامه