135
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

روایت ذیل:

۰.عَنْهُ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ سُفْیَانَ بْنِ عُیَیْنَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللّه علیه السلام یَقُولُ‏ وَجَدْتُ عُلُومَ النَّاسِ کُلِّهِمْ فِی أَرْبَعَةٍ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثَّانِی أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ وَالثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ وَالرَّابِعَةُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دَیْنِک‏.۱

در ادامه، در باب «حجج اللّه علی خلقه» این روایت امام صادق علیه السلام را ذکر کرده است که حضرت فرمود: «إِنَّمَا احْتَجَّ اللّه عَلَى الْعِبَادِ بِمَا آتَاهُمْ وَعَرَّفَهُم»‏.‏۲ او در باب «جوامع التوحید» اکثر روایات مربوط به معرفت موهوبی و فطری را ذکر کرده است.۳ برقی بعد از نقل برخی روایات مربوط به معارف اضطراری در ابواب یاد شده، در باب «التعریف و البیان» شماری دیگر از روایات معارف اضطراری را بازگو و نقل کرده است؛ از جمله این روایت مشهور امام صادق علیه السلام:

۰.عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدالْأَعْلَى قَالَ: قُلْتُ لأَبِی عَبْدِاللّه علیه السلام هَلْ جُعِلَ فِی النَّاسِ أَدَاةٌ یَنَالُونَ بِهَا الْمَعْرِفَةَ؟ قَالَ: لا. قُلْتُ: فَهَلْ کُلِّفُوا الْمَعْرِفَةَ؟ قَالَ: لا إِنَّ عَلَى اللّه الْبَیَانَ. لا یُکَلِّفُ اللّه الْعِبَادَ إِلَّا وُسْعَها وَلا یُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها.۴

سپس در باب مستقلی با عنوان «التطوّل من اللّه» عدم استطاعت به معرفت را نقل

1.. همان، ص۲۳۳.

2.. همان، ص۲۳۶.

3.. «عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَبْدِاللّه بْنِ مُسْكَانَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللّه عَزَّ وَجَلَّ - فِطْرَتَ اللّه الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها - قَالَ فَطَرَهُمْ عَلَى مَعْرِفَةِ أَنَّهُ رَبُّهُمْ وَلَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَعْلَمُوا إِذَا سَأَلُوا مِنْ رَبِّهِمْ وَلا مِنْ رَازِقِهِمْ‏» (برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۴۱).

4.. (برقی، المحاسن، ص۲۷۷). این روایت را شیخ صدوق از صفار و او از ابراهیم بن هاشم، کلینی از علی بن ابراهیم و او از محمد بن عیسی و احمد برقی از پدرش محمد بن خالد نقل کرده‌اند.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
134

فعل الانسان بودن ایمان دلالت دارند؛۱ از این‌رو، به احتمال قوی برداشت امثال برقی از صنع اللّه بودن ایمان و این تعبیر که «لیس للعباد فیه صُنعٌ» آن بوده که در عین انتساب ایمان به خداوند، نقش اراده و اختیار انسان در تحقق آن هم مورد قبول است؛ برای مثال، چیزی شبیه به همان معنایی که در معنای اضطراری بودن معرفت (معنای امرٌ بین الامرینی) در فصل پیش گفته آمد. بر اساس این قرائت از دستگاه فکری احمد برقی، احتمالاً صنع اللّه بودن و نسبت دادن امری به خداوند منافاتی با اختیار و اراده انسان ندارد و نیز ممکن است احمد برقی، به دو نوع ایمان معتقد بوده است: ایمان اختیاری و ایمان موهبتی.۲ همان‌گونه که احتمال دارد که منظور از ایمان، در واقع، یکی از مقدمات آن یعنی «معرفت» باشد.

برقی پس از باب «العقل» و باب «المعرفة»، در باب «الهدایة من اللّه» نیز هدایت را از جانب خداوند می‌داند و در آن‌جا با نقل روایت امام صادق علیه السلام بار دیگر به اضطراری بودن معرفت و تحت تکلیف نبودن آن، اشاره می‌کند:

۰.لَیْسَ عَلَى النَّاسِ أَنْ یَعْلَمُوا حَتَّى یَکُونَ اللّه هُوَ الْمُعَلِّمَ لَهُمْ فَإِذَا عَلَّمَهُمْ فَعَلَیْهِمْ أَنْ یَعْلَمُوا.۳

با این حال و به رغم تأکید بر اضطراری بودن معرفت، در باب «فرض طلب العلم» و باب «الحث علی طلب العلم» به ذکر روایاتی در وجوب طلب علم و معرفت پرداخته است.۴ چنان‌که از قرار دادن عنوانی با نام «ما لایسع الناس جهله» تلویحاً واجب بودن معرفت به برخی امور - از جمله معرفة اللّه - را پذیرفته است؛ از جمله

1.. آیاتی چون (فإن أسلَموا فقدِ اهتدوا) (سورۀ آل عمران، آیۀ۲۰) و روایاتی چون «ولله علی الخلق إذا عرَّفهم أن یقبَلُوا» (کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۴).

2.. برای آشنایی بیشتر با نظریۀ ایمان موهبتی، نک: احمدی، «ایمان موهبتی»، ص۷ـ ۲۱.

3.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۰۰.

4.. همان، ص۲۲۵-۲۲۶.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20861
صفحه از 285
پرینت  ارسال به