39
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

جمهور اندیشوران امامیه نسبت داده شده است،۱ احتمالاً برساخته متکلمان نظریه‌پرداز امامی در مدرسه کوفه بوده که بر اساس مضامین روایات اهل‌بیت علیهم السلام آن ‌را جعل کرده‌اند؛ و گرنه در روایات، ترکیب «معرفت اضطراری» به‌کار نرفته است - بر خلاف اصطلاح «معرفت فطری» و «توحید فطری» و نیز «معرفت ضروری» که برگرفته از صریح روایات‌اند،۲ بلکه در روایات، معرفت صنع اللّه و فعل اللّه خوانده شده است، نه صنع و فعل انسان: قُلْتُ لأَبِی عَبْدِاللّه علیه السلام الْمَعْرِفَةُ مِنْ صُنْعِ مَنْ هِیَ؟ قَالَ: مِنْ صنع اللّه لَیْسَ‏ لِلْعِبَادِ فِیهَا صُنْعٌ.۳

بنابراین، ملاک و معیار اضطراری بودنِ معرفت، الجائی و غیراختیاری بودن حصول معرفت بوده است و این‌که فاعل معرفت خود انسان نیست. در مقابل، معرفتِ اختیاری معرفتی بوده که در قلمرو اختیار و اراده انسان بوده و در واقع، فاعل معرفت خود انسان به شمار می‌آمده است.۴

در میان اندیشوران نخستین اسلامی، برخی معتزلیان برای اضطراری بودن معرفت، ملاک و معیار دیگری ارائه دادند و معرفتی را اضطراری دانستند که بی‌نیاز از نظر و استدلال باشد و در مقابل، معرفت اختیاری (اکتسابی) را معرفتی معرفی کردند که نیازمند نظر و استدلال باشد.

در واقع، اضطراری در این‌جا معادل ضروری در علم منطق به‌کار رفته است. این ملاک و معیار اضطراری، هم در میان مشایخ نخستین اعتزال (چون نظّام) و هم نزد مشایخ دوره‌های میانه معتزلیان (همچون ابوعلی جبایی و ابوهاشم جبایی) و نیز در نزد ابوالقاسم کعبی و معتزلیان متأخری چون ملاحمی خوارزمی مدّ نظر بوده

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۱.

2.. عباراتی چون: «فَطَرَهُمْ جَمِيعاً عَلَى التَّوْحِيد» (کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲)؛ «فَطَرَهُمْ عَلَى الْمَعْرِفَةِ بِهِ» (همان، ج۲، ص۱۲ـ۱۳)؛ «معرفتُهُ ضرورَةً» (همان، ج۱، ص۱۰۴).

3.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۳.

4.. ‌قاضی عبد الجبار، شرح الاصول الخمسة، ص۴۸؛ ملاحمی، المعتمد فی اصول الدین، ص۲۳.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
38

صورت اسمی و هم در صورت فعلی به خداوند متعال نسبت داده شده است؛ مانند: عالم، علیم، علّام، یعلم، عَلِم اللّه.۱

حاصل آن‌که علم به‌لحاظ لغوی و استعمالی در کتاب و سنت، مفهومی عام‌تر از معرفت دارد. با این حال، در مواردی علم و معرفت به یک معنا بوده و معنای مطلق آگاهی را افاده می‌کنند و در کابرد کتاب و سنت هم علم و معرفت همنشین و جانشین هم استعمال شده‌اند؛ از این‌رو، علم و معرفت به یک معنا هستند و معرفتِ اضطراری همان علم اضطراری خواهد بود و همچنین در نوشتار حاضر مراد از معرفت، هم‌معنای علم و به معنای مطلق آگاهی (knowledge) است نه به معنای مهارت یا دانش خاص (disceblin).

معرفت اضطراری

واژه اضطراری چند معنا دارد که یکی از آنها به معنای «إلجاء» و غیراختیار است که در روایات نیز استعمال شده است؛ برای مثال، در روایت امام رضا علیه السلام«(وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً) عَلَى سَبِیلِ الْإِلْجَاءِ وَالإضْطِرَارِ فِی الدُّنْیَا کَمَا یُؤْمِنُونَ عِنْدَ الْمُعَایَنَةِ وَرُؤْیَةِ الْبَأْسِ فِی الآخِرةِ. وَلَوْ فَعَلْتُ ذَلِکَ بِهِمْ لَمْ یَسْتَحِقُّوا مِنِّی ثَوَاباً وَلا مَدْحاً لَکِنِّی أُرِیدُ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْمِنُوا مُخْتَارِینَ غَیْرَ مُضْطَرِّینَ»؛۲ ایمانِ اضطراری در مقابل ایمانِ اختیاری استعمال شده است.

اصطلاح معرفت اضطراری نیز در مقابل معرفت اختیاری مورد استعمال بوده است؛ از این‌رو، معرفت اضطراری معرفت و ‌شناختی به شمار می‌آمد که حصول آن در قلمرو اراده و اختیار انسان نبوده است. این اصطلاح (معرفت اضطراری) که به

1.. سبحانی و همکاران، علم و معرفت در قرآن و حدیث، ص۳۶.

2.. شیخ صدوق، التوحید، ص۳۴۲.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20701
صفحه از 285
پرینت  ارسال به