239
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

است که از دیدگاه او آگاهی و علم به این‌که نظر واجب است، اکتسابی است نه ضروری؛ از این‌رو، نظر در طریق معرفة اللّه نخستین واجب است.۱

سرانجام آن‌که، خداوند متعال معرفتش را بر هر عاقلی واجب می‌کند تا آن را کسب کند و اگر جهت وجوب معرفة اللّه را لطف در تکلیف بدانیم، این لطف تنها در معرفت اکتسابی است نه معرفت اضطراری؛ زیرا معرفت اکتسابی - بر خلاف معرفت ضروری - مشقت‌زاست و کسی که مشقت عظیمه‌ای متحمل می‌شود تا به غرضی برسد، از کسی که چنین مشقتی را متحمل نمی‌شود، بر فعل آن غرض، اقرب است؛ از این‌رو، معرفت اضطراری جای معرفت اکتسابی را در لطف نمی‌گیرد.۲

علم‌الهدی چون معرفة اللّه را کامل اکتسابی می‌داند، انگاره امامیان نخستین در معرفة اللّه فطری را هم قبول ندارد؛ از این‌رو، در صدد ردّ ادله و روایات معرفت فطری (سرشته شده در فطرت انسان‌ها در عالم ذر) بر آمده و درباره عالم ذر و اقرار بنی‌آدم به ربوبیت حضرت حق که در آیه میثاق و روایات ذیل آن اشاره شده است، بیان می‌کند که:

۱) اَخبار این باب، اَخبار آحاد است و مفید یقین نیست؛ از این‌رو، حجیت ندارد؛

۲) ظاهر این اخبار با ادله عقلی و بیّنات واضحه در تعارض است؛ در نتیجه، انسان به کاذب بودن راویان آنها و نیز به وجوب کنارگذاشتن آنها قطع پیدا می‌کند؛ مگر آن‌که ظاهر اخبار به‌گونه‌ای تأویل برده شود که با دلایل عقلی متعارض نباشد که البته، در این صورت، قطع بر کذب راویان حاصل نمی‌شود؛

۳) از آن‌جا که آیات کتاب‌اللّه قطعی ‌الصدور هستند، در توجیه آیاتی که به عالم

1.. همان، ص۱۷۰.

2.. همان، ص۱۷۹ـ‌۱۸۰.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
238

قدرت بر جهل داریم،۱ روشن می‌شود قدرت بر ضدش (علم) هم داریم و از آن‌جا که حصول نظر به حسب احوال و انگیزه‌های ما واجب و به حسب نخواستن‌های ما منتفی می‌شود، معلوم می‌شود «نظر» فعل ما و به‌وجود‌آمده (محدَث) ماست؛ مانند دیگر افعال ما و چون پیشتر‌ اثبات شد که «نظر» تولید علم می‌کند، پس بی‌شک علم و معارف از افعال ما هستند، زیرا از اسبابی تولید می‌شوند که آنها فعل ما و در اختیار ما هستند. سید مرتضی با این بیان، در واقع، حصول معارف بالطبع (دیدگاه جاحظ) را رد می‌کند؛ زیرا اگر معارف، بالطبع حاصل شود دیگر به نظر، تأمل و تدبر نیازی نخواهد بود.۲

جهت وجوب نظر در نظام فکری شریف مرتضی، خوف ضرر در ترک آن و امید به دفع ضرر در انجام آن است؛ به بیان دیگر، به جهت پرهیز از ضرر، «نظر» واجب است. فرقی هم ندارد ضرر یقینی باشد یا مظنون؛ در هر دو صورت، وجوب نظر را در پی دارد.۳ به اعتقاد سید مرتضی، این خوف، برای اکثریت مردم از طریق دعاة الی‌اللّه (انبیاء ‌و اولیاء) حاصل می‌شود. با این حال، احتمال دارد برای برخی این طریق، وصول نشده باشد و چیزی از طریق آنان نشنیده باشند. این افراد یا اتفاقی به فکر فرو‌ می‌روند و در حدوث خود و پیرامون خود فکر می‌کنند و یا این‌که اگر این هم اتفاق نیفتاد، بر خداوند واجب است فکر او را بر چیزی که مقتضای وجوب نظر هست، متوجه سازد که آن را «خاطر» می‌نامد.۴

نکته دیگری که در لابه‌لای مطالب سید مرتضی بسیار بر آن تأکید شده، آن

1.. چون روشن است که جهل ما، فعل خودمان است نه فعل خداوند، زیرا خداوند فعل قبیح (جهل) انجام نمی‌دهد.

2.. سید مرتضی، الذخیرة، ص۱۶۶.

3.. همان، ص۱۶۷.

4.. همان، ص۱۷۱ـ‌۱۷۲.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20842
صفحه از 285
پرینت  ارسال به