حالی که نبوت یا امامتش اثبات نشده، مانند تنبیه دیگران است و فراتر از آنان نیست.۱ در واقع، سید مرتضی در این مسئله همداستان با دیدگاه گروهی از امامیه است که در گزارش هفتم اشعری ذکر شد و در این موضوع همگرایی بیشتری با معتزله از خود نشان داد و سپس شاگردان او از جمله شیخ طوسی نیز از او پیروی کردند.
بنابراین، علم الهدی - بر خلاف استادش شیخ مفید - انسان را در ابتدای تکلیف نیازمند وحی و تنبیه امام یا نبی نمیداند و معتقد است انسان عاقل با مشاهده اختلاف اهل ادیان مختلف و اقوال آنان در اینکه عالم صانعی دارد و او برای انسانها در قبال اطاعت یا سرپیچی از اوامرش، ثواب و عقاب در نظر دارد، ترس (خوف) از ضرر محتمل در او شکل میگیرد و در نتیجه عقل او برای دفع ضرر محتمل، به وجوب نظر و استدلال و بررسی دقیق، حکم میکند.۲
پیداست در این بیان، سید مرتضی به نقش مستقل عقل در نظر و استدلال، و نیز بینیازی از تنبیه وحی، اشاره دارد. البته، در مبنای سید مرتضی، اگر در انسانی ترس از ضرر محتمل، ایجاد نشود خداوند از طریق «خاطر» این ترس را در او ایجاد میکند. «خاطر» در واقع، کلامی است که خداوند در گوش عاقل ایجاد میکند تا بهواسطه آن خوف از ضرر محتمل در او ایجاد شود؛ بنابراین، نیازمند نقش تنبیهی نبی یا امام و راهنمایی آنها در چگونگی استدلال و نظر نیست:
۰.أن الأقوى من ذلک أن یکون کلاماً یفعله اللّه تعالى فی داخل سمع العاقل یتضمن من التنبیه على الأمارات ما یخاف منه من إهمال نظر یجب علیه حینئذ ذلک.۳