223
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

گفتار ششم:

معرفت اضطراری در اندیشه امامیان در مدرسه بغداد

درآمد

آغاز پیدایش مدرسه کلامی امامیه در بغداد به سال‌های پایانی سده سوم و اوائل سده چهارم و در دوران فعالیت‌های اندیشوران و متکلمان خاندان نوبخت می‌رسد. اما اوج پویایی و شکوفایی مدرسه بغداد در نیمه دوم سده چهارم و نیز نیمه نخست سده پنجم و در دوران زعامت ‌شیخ مفید و سپس سید مرتضی و شیخ طوسی بوده است. شکل‌گیری مدرسه کلامی بغداد، سرآغاز دورانی جدید در تحولات و تطورات کلامی شیعه به حساب می‌آید. رویکردی عقلانی به مباحث اعتقادی به دلیل هماوردی با معتزله بغداد و حتی بصره و دفاع عقلانی از آموزه‌های شیعی با ادبیات غالب و پذیرفته شده معتزله، موجب سخت‌گیری‌ها و نقادی‌های جدی بغدادی‌ها درباره احادیث اعتقادی، و نیز مخالفت‌هایی با حجیت خبرِ واحد مرتبط با مباحث کلامی شد.

یکی از موضوعات مهمی که دیدگاه امامیان نخستین، به دلیل دور افتادن از میراث کلامی امامیه (در دوران فترت و رکود کلام)، و نیز به دلیل رویارویی با ادبیات


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
222

تکلیف ظهور پدیده روانی خوف و ترس است. ترس از این‌که مبادا عقایدم بر خطایی مبتنی باشد که سرنوشت نهایی‌ام را تهدید کند. بنابراین، داعی و خاطر، شک را در انسان بر می‌انگیزانند و او را از این که باطل باشد و نسبت به حقیقت جاهل باشد، می‌ترسانند. این ترس او را به سمت تأمل و استدلال سوق می‌دهد تا این‌که به معرفت و شناخت (سکون نفس) برسد.

دیدگاه اکتسابی بودن معارف در میان معتزله متأخر هم ادامه و تبیین شد؛ مگر این‌که هرچه از زمان اختلاف اصحاب معارف با شیوخ معتزله فاصله شد، مسئله و دغدغه اصلی به فراموشی سپرده شد، به‌طوری که ملاحمی خوارزمی (م ۵۳۶) بدون در نظر گرفتن ملاک و معیار جاحظ و پیروانش بیان کرد: اگر مقصود از اضطراری بودنِ همه معارف آن است که همه آنها ابتدائاً و بدون نظر و تأمل در انسان‌ها حاصل‌اند، این خلاف وجدان است۱ و اگر مقصود آن است که علوم با نظر و استدلال حاصل می‌شوند، ولی ضروری‌اند، غرض ما حاصل شده مبنی بر این‌که علوم دینی محتاج نظر و استدلال‌اند۲ و ارزش این اختلاف را در حدّ یک اختلاف لفظی فرو می‌کاهد،۳ در حالی که تمام حرف جاحظ آن بود که اگر ما نظر هم بکنیم در حصول معرفت، عوامل دیگر نیز تأثیر دارد و حصول معرفت به طور کامل تحت سلطه و اختیار ما نیست. علت اصلی این خلط، غفلت از اختلاف مبنایی اصحاب معارف و اصحاب اکتساب در ملاک و معیار معرفت اضطراری است.

1.. در حالی که معیار آنان در اضطراری بودن معارف، غیراختیاری بودن معارف بود نه این‌که ابتدائاً و بدون نظر و تأمل حاصل می‌شوند.

2.. ملاحمی، الفائق، ص۴.

3.. همان، ص۳۶۹.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20795
صفحه از 285
پرینت  ارسال به