رابطه تعقل و معرفت اضطراری عام
بر اساس مبانی فکری و اعتقادی اهل حدیث، به دست آمد که همه افعال و اعمال - از جمله معرفت - فعل اللّه و مخلوق اویند. بر این اساس، مقدمات معرفت (فرآیند معرفت) نیز فعل اللّه و مخلوق خداوند است.
بنابراین، خِرَدورزی و تعقل مانند اصل معرفت، خلق خداوندست و صد البته، رابطه میان مقدمات و حصول معرفت نیز فعل خداست و بر اساس اراده و مشیت حق تعالی انجام میگیرد. پس خداوند «معرفت» را در بندگان ایجاد میکند، همانگونه که در برخی دیگر «جهالت» را ایجاد میکند؛ گاهی معرفت را از طریق تعقل و خِرَدورزی که خود برای عبد مقرر کرده و گاه از غیر طریق تعقل و خِرَدورزی ایجاد میکند، همانگونه که گاه معرفت ایجاد نمیشود، حتی اگر تعقل و خِرَدورزی انجام گیرد. خداوند در افعال خودش اختیار دارد و فاعل موجَب نیست و همچنین «لا یُسئل عمّا یفعل» است!
رابطه تعقل و معرفت اضطراری خاص
دانستیم اهل حدیث بر آن بودند که معرفة اللّه إعطایی و موهوبی بوده و خداوند در سرشت پاک همه انسانها قرار داده است. باید به آن ایمان آورد و در مقابل آن تسلیم بود. البته، همین ایمان و تسلیم نیز بسان اصلِ معرفت، صُنع اللّه و به تقدیر خداوند متعال است.
بنابراین، در اصل تحقق معرفة اللّه فطری، عقل نقش ایجادی ندارد، با این حال، استدلال عقلی که در درون خودِ سنت تعبیه شده است - مانند برهان نظم و نظر در آفاق و انفس - میتواند در مقابل منکران و کافران بهکار گرفته شود، ولی نباید فراموش شود که هم اصل معرفت و جهل و هم ایمان و کفر، تقدیر خداوند و صنع اللّهاند.