169
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

به صنع اللّه بودن همه معارف (معرفت اضطراری عام) و نیز باور به فطری بودن معرفة اللّه (معرفت اضطراری خاص)، که در گزارش‌های تاریخی ذکر شده بود، مورد تأیید شواهد رواییِ اصحاب حدیث است.

جایگاه تعقّل، نظر و استدلال در نظام معرفتی اهل حدیث

در گزارش‌های تاریخی افزون بر ادعای اضطراری بودن معارف، عدم باور به نظر و استدلال (خِرَدورزی) و نیز بسنده کردن به تقلید، گزارش شده است.۱ باید دید که این گزارش‌های تاریخی که بیشتر در منابع مخالفان ثبت شده‌اند، چه میزان با گزارش‌های روایی و منابع اعتقادی اهل سنت و حدیث، همساز و هماهنگ‌اند و تا چه میزان صحیح‌اند؟ آیا محدّثان اهل سنت - در مقام نظر و عمل - به استدلال عقلی و نظر، هیچ وقعی نمی‌نهادند؟ آیا آنان حقیقتاً مخالف حجیّت عقل بودند و از نعمت خدادادی عقل هیچ‌ بهره‌ای نبردند؟ آیا آنان همه دین را تعبّدی و تقلیدی می‌دانستند و به طور کل مخالف و منکر تعقل در امور دینی و شرعی بودند؟ پیداست که پژوهشِ تفصیلی این موضوع، خود نیازمندِ تحقیقاتی فراخ‌ و نوشتاری مستقل است، اما در این نوشتار به مناسبت و به اجمال به آن پرداخته می‌شود.

معنا و کارکرد عقل

پیش از پاسخِ اجمالی به پرسش‌های مزبور از منابع حدیثی اهل سنت، باید بیان شود که در لسان عالمان اهل حدیث، دست‌کم دو معنا و کاربرد برای عقل استعمال شده است:

1.. نک: ‌قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۲، ص۱۶۶ـ۱۸۲.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
168

می‌آید و انحرافات بعدی او معلول عوامل بیرونی‌اند. حدیث‌گرایان اهل سنت، این انحراف و تغییر در سرشت و فطرت الهی انسان‌ها را نیز به قضا و قدر الهی و مخلوق و صنعِ حق تعالی می‌دانند؛ چنان‌که اوزاعی به آن تصریح کرده است.۱

همچنین در منابع روایی اهل سنت و حدیث، روایات دیگری نقل شده است که دلالت دارد بر این‌که خداوند متعال، همه بندگان را بر توحید و دین حنیف (اسلام) آفرید و این شیاطین هستند که انسان‌ها را از فطرت اصلی توحیدی منحرف می‌سازند؛ مانند این حدیث نبوی:

عن عیاض بن حمار عن رسول اللّه صلی الله علیه و اله: إنّ ربّی عزّوجل أمرنی أن أعلمکم ما جهلتم مما علمنی فی یومی هذا... إنی خلقت عبادی حنفاء کلهم وإنهم أتتهم الشیاطین فأضلتهم عن دینهم.۲

البته، دانسته است که بر اساس مبانی فکری و عقیدتی اهل حدیث، همین انحراف انسان‌ها از فطرت توحیدی از سوی شیاطین نیز فعل اللّه و تحت مشیت و اراده حق تعالی و به تقدیر الهی است و به بیان دیگر، سعادت یا شقاوت انسان‌ها در دنیا پیش از خلقتشان تعیین شده؛ بر این عقیده شواهد رواییِ متعددی در منابع روایی اهل حدیث یافت می‌شود؛ از جمله حدیث نبوی مشهورِ «السعیدُ سعیدٌ فی بطن اُمّه والشقی شقیٌ فی بطن اُمّه».۳

حاصل سخن آن‌که تا این‌جا با بررسی منابع روایی و اعتقادی اهل حدیث، باور

1.. عن ابی هریره: «قال رسول اللّه صلی الله علیه و اله: کل مولود یولد علی الفطرة فابواه یهوّدانه وینصّرانه ویمجّسانه. قال الاوزاعی: وذلک بقضاء وقدر» (لالکایی، شرح اصول الاعتقاد، ج۳، ص۵۶۳).

2.. «عیاض بن حمار از رسول اللّه صلی الله علیه و اله نقل می‌کند که حضرت فرمود: پروردگار من به من فرمان داده تا شما را بر چیزی که ناآگاهید، آگاه سازم از آن چیزی که امروز مرا بدان آگاه ساخت... . (خداوند متعال): من همۀ بندگانم را حنیف (مستقیم) آفریدم. شیاطین آنان را از دین‌شان گمراه ساختند» (مسلم، الصحیح، ج۸، ص۱۵۹).

3.. لالکایی، شرح اصول الاعتقاد، ج۳، ص۵۹۶.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20812
صفحه از 285
پرینت  ارسال به