عبدالاعلی نقل میکند که به امام صادق علیه السلام عرض کرد:
۰.أَصْلَحَکَ اللّه هَلْ جُعِلَ فِی النَّاسِ أَدَاةٌ یَنَالُونَ بِهَا الْمَعْرِفَةَ؟ قَالَ: فَقَالَ: لا، قُلْتُ: فَهَلْ کُلِّفُوا الْمَعْرِفَةَ قَالَ: لا عَلَى اللّه الْبَیَان.۱
نیز صفار راوی نامه عبدالملک بن اعین به امام صادق علیه السلام است که از مسائل مختلفی از جمله از معرفت پرسید و حضرت اینگونه پاسخ داد:
۰.فَاعْلَمْ رَحِمَکَ اللّه! أَنَّ الْمَعْرِفَةَ مِنْ صنع اللّه عَزَّوَجَلَّ فِی الْقَلْبِ مَخْلُوقَةٌ وَالْجُحُودَ صنع اللّه فِی الْقَلْبِ مَخْلُوقٌ وَلَیْسَ لِلْعِبَادِ فِیهِمَا مِنْ صُنْعٍ.۲
صفار به نقل از استادش احمد بن محمد بن عیسی، روایات عالم ذر و اخذ میثاق که دلالت بر معرفت فطری دارد را در بصائرالدرجات نقل کرده است؛ بهویژه این قسمت از روایت که میفرماید اگر معرفة اللّه فطری نبود کسی به پروردگارش معرفت و علم پیدا نمیکرد: «وَلَولا ذَلِکَ لَمْ یَعْرِفْ أَحَدٌ رَبَّه».۳
او چندین بار روایتهایی مربوط به عالم ذر و میثاق بر توحید و ولایت را به نقل از احمد بن محمد بن عیسی نقل کرده است.۴
1.. شیخ صدوق، التوحید، ص۴۱۴. کلینی این روایت را از علی بن ابراهیم به نقل از محمد بن عیسی، نقل کرده است (کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۳)، اما شیخ صدوق از صفار به نقل از ابراهیم بن هاشم نقل کرده است.
2.. شیخ صدوق، التوحید، ص۲۲۷. شیخ صدوق این روایت طولانی را در دو جا با تقطیع آورده است. یکی در باب «انه لیس بجسم و صورة» و یکی هم در باب «القرآن ماهو؟» که در اولی مسئله معرفت ذکر نشده است و در دومی کامل ذکر شده است. جالب آنکه کلینی نیز این روایت طولانی را در باب «النهی عن الصفة» (الکافی، ج۱، ص۱۰۰)، اما به نفل از علی بن ابراهیم (نه صفار) ذکر کرده است، اما مسئله معرفت را تقطیع کرده و نیاورده است.
3.. صفار، بصائرالدرجات، ج۱، ص۷۱.
4.. نک: همان، ج۱، ص۷۲ و ۷۸.