109
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

(به عنوان پیشوایان فکری و دینی امامیه) از عقل و خِرَدورزی برای شناخت خداوند استفاده نشده است؟ در گزارش‌های روایی امامیه، به رغم آن که معرفة اللّه خارج از قلمرو عقل و وهم بیان شده، روایاتی هم در شناخت خداوند از طریق عقل و استدلال و سیر در آفاق و انفس ذکر شده است:

۰.فَلَمْ یَکُنْ بُدٌّ مِنْ إِثْبَاتِ الصَّانِعِ؛ لِوُجُودِ الْمَصْنُوعِینَ وَالِاضْطِرَارِ إِلَیْهِمْ‏ أَنَّهُمْ مَصْنُوعُونَ وَأَنَّ صَانِعَهُمْ غَیْرُهُمْ وَلَیْسَ مِثْلَهُم‏...۱؛ چاره‌اى نيست جز اثبات صانع و اقرار بدان براى وجود مصنوع و آفريدگان، و گریزی از اعتراف به اينكه اينها مصنوع و مخلوق‌اند و بايد صانع آنها غیر از آنها باشد و مانند خود آنها نباشد، نیست.

در روایات امامیه نشانه‌های حادث بودن انسان و دیگر اشیاء، دلیل بر اثبات وجود خالق متعال به شمار آمده است؛ مانند این روایت که:

قَالَ الرَّجُلُ: فَمَا الدَّلِیلُ عَلَیْهِ؟ فَقَالَ أَبُوالْحَسَنِ علیه السلام: إِنِّی‏ لَمَّا نَظَرْتُ‏ إِلَى جَسَدِی وَلَمْ یُمْکِنِّی فِیهِ زِیَادَةٌ وَلَا نُقْصَانٌ فِی الْعَرْضِ وَالطُّولِ وَدَفْعِ الْمَکَارِهِ عَنْهُ وَجَرِّ الْمَنْفَعَةِ إِلَیْهِ، عَلِمْتُ أَنَّ لِهَذَا الْبُنْیَانِ بَانِیاً فَأَقْرَرْتُ بِه‏...۲؛ مردی به امام رضا علیه السلام گفت: دلیل بر وجود خدا چیست؟ حضرت فرمود: من هنگامی که به بدنم نگریستم و دیدم که توانایی ندارم تا در قد و پهنای آن، کم و زیاد کنم، و بدی‌ها را از آن دور سازم و سود و منفعتی به آن برسانم، دریافتم که این ساختمان را سازنده‌ای است، پس به وجود او اقرار کردم.

استفاده از استدلال عقلی برای اثبات خداوند بارها و بسیار در سیره اهل‌بیت علیهم السلام و

1.. کلینی، الكافی، ج۱، ص۸۳-۸۴. این روایت به ظاهر مستند قول ابوهذیل علّاف دربارۀ خداوند متعال است که در فصل معرفت اضطراری معتزله خواهد آمد.

2.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۸.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
108

نخستین است. در بحث تبیین دیدگاه امامیه در خصوص عدم تکلیف به معرفت، دیدگاه اصحاب امامیه درباره جایگاه تعقل و خِرَدورزی در مرحله فرآیند معرفت، سخن به میان آمد و بیان شد در منظومه معرفتی آنان برآیندِ معرفت، اضطراری و غیراختیاری است و این هیچ منافاتی با اندیشیدن و خِرَدورزی و استدلال در مرحله تحصیل مقدمات معرفت ندارد.

بر همین مبنا، روشن شد که برخلاف گزارش اشعری - که امامیه را منکر تکلیفِ به نظر و قیاس برمی‌شمرد۱ - امامیان نه‌تنها منکر تکلیف به نظر و قیاس نبودند، بلکه بر اساس گزارش‌های روایی، طلب علم و معرفت و استدلال و خِرَدورزی در مرحله فرآیند معرفت را فریضه و ضروری می‌دانستند؛ از این جهت اشعری نیز مانند بسیاری دیگر، در گزارش دیدگاه امامیان در مدرسه کوفه، میان فرآیند و برآیند معرفت، خلط کرده است و احکام هر یک را به دیگری نسبت داده است.

آنچه مهم است و بررسی دقیق گزارش‌های تاریخی را می‌طلبد آن است که رابطه تعقل و معرفت اضطراری به معنای خاص (معرفة اللّه فطری) از دیدگاه امامیه در مدرسه کوفه تبیین شود؛ چه آن‌که امامیان - همان‌گونه که پیش‌تر بیان شد - درباره معرفت اضطراری خاص (معرفة اللّه فطری) بر آن بودند که این معرفت اولاً موهوبی و اعطایی است؛ ثانیاً فراتر از دسترس عقل و فهم است؛ ثالثاً استطاعت و سبیلی بر آن نیست، چون ادات و ابزار آن در اختیار انسان نیست. در این صورت، لازمه چنین معرفتی آن است که با اختیار و اکتسابِ از راه تعقل و استدلال و خِرَدورزی، هیچ‌ مناسبتی نداشته باشد. به‌دنبال آن، این پرسش مطرح می‌شود که آیا امامیان به این لازمه پایبند بودند و حقیقتاً در شناخت خداوند هیچ‌گونه تعقّل و استدلالی را روا نمی‌داشتند؟ آیا هیچ گزارش تاریخی از پرداختن اصحاب امامیه به خِرَدورزی در خصوص معرفة اللّه وجود ندارد؟ و آیا در گزارش‌های روایی ائمه اهل‌بیت علیهم السلام

1.. «واَنّ النظر والقیاس لا یؤدیان الی علم وماتعبداللّه العباد بهما» (اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۱).

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20843
صفحه از 285
پرینت  ارسال به