103
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

ناگفته نماند اگر در انگاره معرفتی امامیه به تبعِ روایات، معرفت صنع خداوند به شمار آمده و از انسان سلب شده و معامله فعل جبری با آن شده است، همه لوازم آن هم مدّ نظر گرفته شده است؛ از جمله این‌که معرفت نه تحت تکلیف قرار گرفته و نه برای تحقق یا عدم تحقق آن، ثواب و عقابِ استحقاقی در نظر گرفته شده است. هرچند در قبال حصول معرفت ثواب تفضّلی (تطوّلی، امتنانی) در نظر گرفته شده است.۱

حاصل سخن آن‌که در احتمال نخست میان مقدمات فرآیند معرفت و برآیند معرفت، رابطه سببیِ غیرحتمی با خوانش امرٌ بین الامرینی برقرار است و از آن جهت که نقش اراده انسان و اختیار انسان در تحقق معرفت ناچیز است و در مقابل، نقش اراده و خواست خداوند متعال بسیار پُررنگ است، اساساً فعل به خداوند نسبت داده شده و از انسان سلب شده است. این مطلب نه‌تنها در موضوع معرفت، بلکه گاه در خصوص امور شش‌گانه، هدایت و حتی ایمان نیز گفته شده است؛ برای مثال، برقی در محاسن روایاتی ذکر می‌کند که ایمان هم، دقیقاً مانند معرفت، صنع اللّه خوانده شده است و از انسان سلب شده است:

۰.عَنْ فَضْلٍ أَبِی الْعَبَّاسِ بَقْبَاقٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاللّه علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللّه (کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ)‏ هَلْ لَهُمْ غَیْرَ ذَلِکَ صُنْعٌ قَالَ لا.۲

البته، در روایت دیگر، با صراحت بیشتری به این امر پرداخته شده است:

۰.عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیَادٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاللّه علیه السلام عَنِ الإِیمَانِ هَلْ لِلْعِبَادِ فِیهِ صُنْعٌ؟ قَالَ لا وَلا کَرَامَةَ بَلْ هُوَ مِنَ اللّه وَفَضْلِهِ‏.۳

1.. در همین فصل، از انگارۀ امامیه دربارۀ عدم تکلیف و عدم تعلق ثواب و عقاب استحقاقی به تفصیل صحبت شد.

2.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۹۹.

3.. همان.


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
102

امرٌ بین الامرینِ ‌اهل بیت علیهم السلام منزلت میان جبر و تفویض، از میان آسمان و زمین وسیع‌تر است،۱ به این معنا که میزان نقش اراده و اختیار انسان در محقق شدن افعال، یکسان نیست. گاهی نقش اراده و اختیار انسان به اندازه‌ای است که فعل به او نسبت داده می‌شود (در اکثر افعال جوارحی)، و گاهی نقش اراده و اختیار انسان به قدری کم و ناچیز است که اصلاً به حساب نمی‌آید و فعل به خداوند نسبت داده می‌شود. به نظر می‌رسد اموری مانند «معرفت و جهل»، «هدایت و ضلالت»، «نوم و یقظه»، «رضا و غضب»، و حتی در برخی روایات «ایمان» - در ساحتی دیگر۲ - از این دسته به شمار آمده‌اند.

پس این‌که فعلی مانند معرفت، به خداوند نسبت داده می‌شود و از انسان سلب می‌شود، نه به معنای جبری بودن کامل آن است که انسان هیچ نقشی در تحقق آن ندارد، بلکه به دلیل ناچیز بودن نقش انسان در تحقق آن است که بر اساس آن، به حساب نیامده و فعل به علت تامه (خداوند) نسبت داده شده است. شاهد این مطلب غیر از وجدان، برخی دیگر از روایات نقل شده از اهل‌بیت علیهم السلام است که در آنها برای اراده و اختیار انسان در تحقق معرفت، نقشی قائل شده‌اند؛ روایاتی همچون روایت نقل شده از امام علی علیه السلام: «بالتعلیم یُنالُ العلمُ؛۳ و مَن طَلبَ العِلمَ عَلمَ»۴ که میان اراده معرفت و حصول معرفت نوعی رابطه و تلازم را بیان کرده‌اند. جمع این روایات با روایت صنع اللّه بودن معرفت آن است که با نگاه امرٌ بین الامرینی و جزءالعله بودن اراده انسان در تحقق معرفت، به آنها نظر کنیم؛ با این تفاوت که چون نقش اراده انسان در تحقق معرفت ناچیز است، اصلاً به شمار نیامده و فعل به خداوند نسبت داده می‌شود.

1.. «أَوْسَعُ مِمَّا بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‏» (کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۵۹).

2.. نک: احمدی، ایمان موهبتی، ص۷ـ۲۱.

3.. آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۴۳، ح۸۵.

4.. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۸۹.

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20854
صفحه از 285
پرینت  ارسال به