ر . ك : ج۲ ص۲۹۳ (ويژگى هاى آخرت گرايان) .
۴ / ۶
ستيزه
۶۷۶.تنبيه الخواطر:آورده اند كه: مردى با عيسى بن مريم عليه السلام مصاحبت اختيار كرد و گفت: [مى خواهم] با تو باشم و همراهى ات كنم.
آن دو به راه افتادند و رفتند تا به كنار جوى آبى رسيدند و نشستند كه غذايى بخورند. سه گرده نان با خود داشتند. دو گرده آن را خوردند و يكى باقى ماند. عيسى عليه السلام به طرف رود رفت و آبى نوشيد و چون برگشت ، آن گرده نان را نديد. به مرد گفت: «چه كسى نان را برداشت؟» .
مرد گفت: نمى دانم.
عيسى عليه السلام با آن مرد به راه افتاد. در راه ، آهويى را ديد كه دو بچه آهو همراهش بودند. يكى از آن دو را صدا زد و آن بچه آهو جلو رفت. عيسى آن را سر بريد و مقدارى از گوشتش را بريان كرد و هر دو نفر خوردند. سپس به آن بچه آهوى ذبح شده فرمود: «به اذن خدا، برخيز!» بچه آهو برخاست و رفت. عيسى عليه السلام به آن مرد گفت: «تو را به آن خدايى كه اين معجزه را نشانت داد، بگو چه كسى آن نان را برداشت؟» .
مرد گفت: نمى دانم.
باز هم رفتند تا به رودخانه اى رسيدند. عيسى عليه السلام دست مرد را گرفت و هر
دو ، بر آب رفتند و چون از آن گذشتند، عيسى عليه السلام گفت: «تو را به آن خدايى كه اين معجزه را نشانت داد ، بگو چه كسى نان را برداشت؟» .
مرد گفت: نمى دانم.
رفتند تا به بيابانى رسيدند. هر دو نشستند. عيسى عليه السلام مشتى خاك يا ريگ برداشت و [ به آن ] گفت: «به اذن خدا، طلا شو!» و طلا شد . عيسى عليه السلام آنها را سه قسمت كرد و فرمود: «يك سوم ، مال من، يك سوم ، مال تو و يك سوم ، مال كسى كه نان را برداشته است».
در اين هنگام ، مرد گفت: من نان را برداشته ام.
عيسى گفت: «حال ، همه اش مال تو» و از او جدا شد.
در آن بيابان ، دو مرد به او ـ كه حالا مقدارى طلا با خود داشت ـ رسيدند. خواستند او را بكشند و طلاهايش را بردارند ؛ امّا او گفت: طلاها را ميان خود به سه قسمت مى كنيم. و گفت: يك نفرمان را به آبادى بفرستيم تا غذايى بخرد . يك نفرشان را فرستادند. آن كه رفته بود ، با خود گفت: چرا اين طلاها را با اينها قسمت كنم. در اين غذا سمّى مى ريزم و آن دو را مى كشم . و اين كار را كرد. آن دو نفر هم گفتند: چرا يك سوم طلاها را به او بدهيم. وقتى برگشت ، او را مى كشيم و طلاها را ميان خودمان تقسيم مى كنيم.
چون آن مرد برگشت، او را كشتند ، و غذا را خوردند و خود نيز مردند، و در آن بيابان ، آن طلاها ماند و سه كشته در كنارش.
عيسى عليه السلام در اين حال بر آنان گذشت. به يارانش فرمود: «اين است دنيا! از آن حذر كنيد».