333
دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث جلد دوّم

۱۳۶۶.امام على عليه السلام :خداى متعال هر گاه خير بنده اى را بخواهد ، ميان او و آنچه ناخوش مى دارد ، حائل مى شود و او را به طاعت خودش موفّق مى دارد ؛ و خدا هر گاه براى بنده اى بدى اراده كند ، او را فريفته دنيا مى گرداند و آخرت را از يادش مى برد و آرزويش را دراز مى سازد و او را از آنچه صلاح او در آن است ، باز مى دارد.

ب ـ دارايى بسيار

۱۳۶۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :از ثروت حذر كنيد ؛ زيرا كه در گذشته مردى بود كه مال و اولاد گرد آورد و به خود و خانواده اش پرداخت و براى آنان جمع كرد و اندوخت . ملك الموت در هيئت شخصى فقير به نزد او آمد و درِ خانه اش را كوبيد . دربانان بيرون آمدند . ملك الموت به آنان گفت : خواجه خويش را صدا بزنيد كه نزد من بيايد.
دربانان گفتند : «خواجه ما براى چون تو كسى ، بيرون آيد؟!» و او را عقب راندند و از درِ خانه دورش كردند.
ملك الموت دوباره با همان هيئت به سوى آنان آمد و گفت : خواجه خويش را صدا بزنيد و به او بگوييد من ملك الموت هستم .
خواجه ، چون اين سخن را شنيد ، از ترس و هراس نشست و به يارانش گفت : با او به نرمى سخن بگوييد و به او بگوييد : خدا خيرت دهد! شايد دنبال كس ديگرى غير از خواجه ما هستى!
ملك الموت به آنان گفت : خير . و نزد خواجه رفت و به وى گفت : برخيز و آنچه مى خواهى ، وصيّت كن ؛ زيرا پيش از آن كه بيرون روم ، جانت را خواهم گرفت .
اهل خانه فرياد زدند و گريستند.
خواجه به آنان گفت : صندوق ها را باز كنيد و آنچه را از زر و سيم در آنهاست ، بنويسيد (/ بريزيد) . آن گاه رو به پول ها كرده و به دشنام دادن به آنها پرداخت و گفت : لعنت خدا بر شما پول ها! پروردگارم را از ياد من برديد و مرا از كار آخرتم غافل ساختيد تا آن كه فرمان خدا چنين مرا غافلگير كرد!

ر . ك: ج۱ ص ۴۳۵ (زيانهاى دنيا دوستى / بازماندن از آخرت) .


دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث جلد دوّم
332

۱۳۶۶.عنه عليه السلام :إنَّ اللّهَ تَعالى إذا أرادَ بِعَبدٍ خَيرا حالَ بَينَهُ وبَينَ ما يَكرَهُ ، ووَفَّقَهُ لِطاعَتِهِ ، وإذا أرادَ اللّهُ بِعَبدٍ سوءا أغراهُ بِالدُّنيا وأنساهُ الآخِرَةَ ، وبَسَطَ لَهُ أمَلَهُ ، وعاقَهُ عَمّا فيهِ صَلاحُهُ. ۱

ب ـ كَثرَةُ المال

۱۳۶۷.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :اِحذَرُوا المالَ ، فَإِنَّهُ كانَ فيما مَضى رَجُلٌ قَد جَمَعَ مالاً ووَلَدا ، وأقبَلَ عَلى نَفسِهِ وعِيالِهِ وجَمَعَ لَهُم فَأَوعى ، فَأَتاهُ مَلَكُ المَوتِ فَقَرَعَ بابَهُ وهُوَ في زِيِّ مِسكينٍ ، فَخَرَجَ إلَيهِ الحُجّابُ فَقالَ لَهُم : اُدعوا إلَيَّ سَيِّدَكُم . قالوا : أو يَخرُجُ سَيِّدُنا إلى مِثلِكَ! ودَفَعوهُ حَتّى نَحَّوهُ عَنِ البابِ .
ثُمَّ عادَ إلَيهِم في مِثلِ تِلكَ الهَيئَةِ ۲ ، وقالَ : اُدعوا إلَيَّ سَيِّدَكُم وأخبِروهُ أنّي مَلَكُ المَوتِ ، فَلَمّا سَمِعَ سَيِّدُهُم هذَا الكَلامَ قَعَدَ خائِفا فَرِقا ۳ ، وقالَ لاِءَصحابِهِ : لينوا لَهُ فِي المَقالِ ، وقولوا لَهُ : لَعَلَّكَ تَطلُبُ غَيرَ سَيِّدِنا ـ بارَكَ اللّهُ فيكَ !
قالَ لَهُم : لا ، ودَخَلَ عَلَيهِ وقالَ لَهُ : قُم فَأَوصِ ما كُنتَ موصِيا ؛ فَإِنّي قابِضٌ روحَكَ قَبلَ أن أخرُجَ . فَصاحَ أهلُهُ وبَكَوا .
فَقالَ : اِفتَحُوا الصَّناديقَ وَاكتُبوا (أكِبّوا) ما فيهِ مِنَ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَى المالِ يَسُبُّهُ ويَقولُ لَهُ : لَعَنَكَ اللّهُ يا مالُ ! أنسَيتَني ذِكرَ رَبّي وأغفَلتَني عَن أمرِ آخِرَتي حَتّى بَغَتَني من أمرِ اللّهِ ما قَد بَغَتَني؟! ۴

راجع : ج۱ ص۴۳۴ (مضارّ حبّ الدنيا / الشغل عن الآخرة) .

1.شرح نهج البلاغة : ج ۱۶ ص ۱۵۳ ؛ بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۹۷ ح ۴۰۳ .

2.في المصدر : «الهيبة» ، والتصويب من بحار الأنوار .

3.الفَرَق: الخوف والفزع (النهاية : ج ۳ ص ۴۳۸ «فرق») .

4.عدّة الداعي : ص ۹۵ ، بحار الأنوار : ج ۱۰۳ ص ۲۴ ح ۲۷ .

  • نام منبع :
    دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همكارى: سیّد رسول موسوى، ترجمه: حمیدرضا شیخى
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3367
صفحه از 436
پرینت  ارسال به