29
دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث جلد دوّم

امام على عليه السلام در رهنمودى ديگر ، در پاسخ كسى كه از ايشان موعظه خواست ، مى فرمايد :


اُترُك لِما تَبقى ما تَشتَهي أبَدا كَفى بِمَن عَفَّ عَمّا يَشتَهي كَرَما ۱
از خواهش هاى خود به خاطر آنچه جاويدان است ، دست بشوى /
در كرامت آدمى ، همين بس كه از خواهش هاى خويش ، خويشتن نگه دارد .
البتّه بايد توجّه داشت كه چنين شخصى از فضيلت صبر برخوردار است ، نه از فضيلت زهد . زهد ـ كه يك درجه بالاتر از صبر است ـ آن است كه بى ميلى قلبى نسبت به لذايذ زيانبار ، چنان بر انسانْ چيره شود كه رغبت طبيعى او تحت سيطره آن قرار گيرد ، به گونه اى كه خوددارى از لذايذ زيانبار ، نيازى به صبر و مقاومت نداشته باشد ؛ بلكه انسان ، ديگر ميلى نسبت به آنها در وجود خود ، احساس نكند . امام على عليه السلام در اشاره به اين حالت زيبا مى فرمايد :
ما أحسَنَ بِالإِنسانِ ألاّ يَشتَهِيَ ما لا يَنبَغي . ۲ براى انسان ، چه زيباست كه آنچه را شايسته نيست ، نخواهد!
هنگامى كه انسان به اين مرتبه والا دست يافت و زاهد شد ، نسبت به اقبال و ادبار دنيا بى تفاوت مى گردد ؛ نه اِقبال دنيا او را شادمان مى كند و نه اِدبار دنيا او را اندوهناك مى نمايد ، چنان كه امام على عليه السلام در تبيين خصلت «زهد» مى فرمايد :
الزُّهدُ كُلُّهُ بَينَ كَلِمَتَينِ مِنَ القُرآنِ ، قالَ اللّهُ سُبحانَهُ : «لِّكَيْلاَ تَأْسَوْاْ عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلاَ تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَـلـكُمْ » . ۳ زهد ، در دو جمله از قرآن جمع شده است . خداوند سبحان مى فرمايد : « تا براى

1.شرح الأخبار : ج ۲ ص ۳۸۳ .

2.غرر الحكم : ح ۹۶۴۹ ، عيون الحكم و المواعظ : ص ۴۷۹ ح ۸۸۰۶ .

3.ر. ك : ص ۴۲ ح ۸۰۳ .


دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث جلد دوّم
28

الف . بى ميلى طبيعى

بى ميلى طبيعى ، آن است كه طبع انسان نسبت به چيزى ميل نداشته باشد ، چنان كه بيمار ، تمايلى به خوردن و نوشيدن ندارد .

ب . بى ميلى قلبى

بى ميلى قلبى ، آن است كه روح انسان نسبت به چيزى تمايل نداشته باشد ، هر چند طبع او مايل به آن باشد ، مانند بيمارى كه غذايى را دوست دارد؛ ولى به دليل اين كه مى داند خوردن آن براى او خطرساز است ، نه تنها در خود ميلى نسبت به آن احساس نمى كند؛ بلكه قلبا از آن نفرت دارد .
با عنايت به اين مقدّمه مى توان دريافت كه زهد اسلامى ، به معناى بى ميلى طبيعى به دنيا نيست (زيرا بى رغبتىِ طبيعى نسبت به لذايذ مادّى ، ارزش نيست و در واقع ، نوعى بيمارى است)؛ بلكه زهد اسلامى ، عبارت است از بى رغبتى قلبى نسبت به لذايذى كه براى انسان زيانباراند .
توضيح مطلب ، اين كه : گاه انسان طبعا مايل به كارى است؛ امّا خرد ، او را به دليل زيانبار بودن آن كار منع مى كند و انسان نيز با وجود علاقه قلبى به آن ، از انجام دادن آن خوددارى مى ورزد . اين اقدام ، «صبر» ناميده مى شود و كسى كه خويشتندارى مى كند ، «صابر» ناميده مى شود؛ چرا كه در برابر رغبت طبيعى و ميل قلبى خود مقاومت كرده است و اين ، ارزشى است بسيار والا ، چنان كه از امام على عليه السلام روايت شده كه مى فرمايد :
ما أحسَنَ بِالإِنسانِ أن يَصبِرَ عَمّا يَشتَهي . ۱ براى انسان ، چه زيباست كه در برابر خواسته[ هاى نفسانى اش ] صبر كند .

1.غرر الحكم : ح ۹۶۴۸ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۴۷۹ ح ۸۸۰۵ .

  • نام منبع :
    دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همكارى: سیّد رسول موسوى، ترجمه: حمیدرضا شیخى
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3394
صفحه از 436
پرینت  ارسال به