۱۱۷۷.مسند ابن حنبل ـ به نقل از عبد اللّه [بن مسعود] ـ :پيامبر خدا بر بوريايى خوابيد و آن بوريا بر پهلوى ايشان جا انداخت. چون بيدار شد ، من شروع به دست كشيدن بر پهلوى ايشان كردم و گفتم: اى پيامبر خدا! اجازه مى دهيد كه برايتان بر روى اين حصير ، چيزى پهن كنيم؟
پيامبر خدا فرمود: «مرا چه به دنيا؟!» مرا با دنيا چه كار؟! حكايت من و دنيا ، چون مسافرى است كه زير سايه درختى استراحت مى كند و سپس آن را ترك مى كند و مى رود».
۱۱۷۸.مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابن عبّاس ـ :پيامبر خدا ، در حالى از دنيا رفت كه زره ايشان به ازاى سى صاعِ ۱ جو ، نزد مردى يهودى گرو بود . پيامبر صلى الله عليه و آله جوها را براى خوراك خانواده اش از آن مرد يهودى قرض كرده بود.
۱۱۷۹.صحيح مسلم ـ به نقل از عايشه ـ :پيامبر خدا، تا زمانى كه از دنيا رفت ، هرگز سه روزِ پياپى از نان گندم ، سير نخورد.