۱۳۷۸. امام على عليهالسلام : خداوند به موسى عليهالسلام وحى كرد : «هركه محبوبى را دوست بدارد ، با او همدم مىشود و هركه با محبوبى همدم گشت ، سخنش را تصديق مىكند و از كردارش خشنود مىشود ، و هركه به محبوبى اطمينان كند ، به او اعتماد مىورزد و هركه مشتاق محبوبى شود ، در رفتن به سويش مىكوشد .
اى موسى ! يادم از آنِ يادآوران ، ديدارم از آنِ شيفتگان ، و بهشتم از آنِ فرمانبران است و من خود ، ويژه دوستدارانم هستم» .
۱۳۷۹. حلية الأولياء ـ به نقل از ابراهيم بن ادهم ـ : خداوند متعال به يحيى بن زكريا عليهماالسلام وحى كرد : «اى يحيى ! با خود عهد بستهام كه هرگاه بندهاى از بندگانممرا دوست بدارد و اين حالترا از او بدانمو ببينم،گوش شنوايش، چشم بينايش، زبان گويايش و قلب دريابندهاش شوم. پس چون چنين شود ، پرداختن به جز مرا منفورِ او مىگردانم ، فكرش را دوام مىبخشم و شبش را به شبزندهدارى و روزش را به روزهدارى خواهم گذرانْد .
اى يحيى ! من همنشين قلبش و نهايت اميد و آرزويش هستم و هر روز و هر ساعت به او مىبخشم . پس به من نزديك مىشود و من به او نزديك مىشوم ، سخنش را مىشنوم و زارىاش را پاسخ مىدهم . به عزّت و جلالم سوگند كه او را منزلتى خواهم داد كه پيامبران و رسولان ، به سبب آن بر او رشك خواهند برد . سپس به مُنادىاى فرمان مىدهم كه ندا كند : اين ، فلانى پسر فلانى است ؛ ولىّ و دوست صميمى خداست و برگزيدهاش از ميان خلقش . خداوند ، او را به زيارت خود خوانده است تا سوز درونش را با ديدار رخسار بزرگوار خويش شفا بخشد».