ط ـ گناه كردن براى دوست
۵۶۷. امام على عليهالسلام : مؤمن ، بر آن كه با او دشمنى مىورزد ، ستم نمىكند و به خاطرِ آن كه دوستش دارد ، دست به گناه نمىزند .
ى ـ آشكار كردن هر راز
۵۶۸. امام على عليهالسلام : اگر به دوستت اعتماد كردى ، پارهاى از مسائل خود را از او نگه دار و از رازت چيزى را همچنان نزد خود حفظ كن . شايد كه روزگارى به خاطر آن (آشكار كردن همه رازهايت) پشيمان شوى .
۵۶۹. امام على عليهالسلام : همه دوستى را نثار دوستت كن ؛ امّا همه اعتمادت را نثارش مكن . از جان و مالت در راهش بگذر و با او همدردى كن ؛ امّا همه رازهايت را با او در ميان مگذار. بدينترتيب ، هم حقّ حكمت را به تمامى ادا كردهاى و هم حقوق دوستى را به جا آوردهاى .
ك ـ نثار كردن نا به جاى دوستى
۵۷۰. امام على عليهالسلام : دوستىات را ، اگر جايگاهى [برايش ]نيافتى ، نثار مكن .
۵۷۱. امام صادق عليهالسلام : هركه دوستىاش را نا به جا به كار گيرد ، خود را در معرض جدايى قرار داده است .
ل ـ انصاف خواهى
۵۷۲. امام صادق عليهالسلام : انصافخواهى از برادران ، از انصافْ به دور است .