عداوت ، نه تنها مانع پيشرفت جامعه در زمينههاى گوناگون است؛ بلكه در بهرهبردارى از امكانات موجود نيز اِخلال مىنمايد و از اينرو ، جامعهاى كه گرفتار اين آفت خطرناك شود ، راهى جز انحطاط و سقوط در پيش ندارد .
بر اين اساس ، دينى كه خود را بر پايه محبّتْ استوار مىداند ، عداوت را ضدّ دين ۱ معرّفى مىكند ، چنانكه پيامبر اكرم ، فرمودهاند :
إنَّ شرّ النّاس مَن يُبغِضُ النّاسَ ويُبغِضونَهُ . ۲
بدترينِ مردم ، كسانى هستند كه دشمن مردماند و مردم ، دشمن آنها.
برنامههاى اسلام براى ايجاد الفت و محبّت
اسلام ، براى آن كه جامعه از شيرينى و بركات نعمت محبّت بهرهبردارى كند و از خطرها و آفات عداوت ، مصون بماند ، به موعظه و توصيههاى اخلاقى اكتفا نكرده ، بلكه براى ايجاد الفت و محبّت و پيشگيرى از كينه و محبّت ، برنامه و قانون دارد .
در اسلام، آنچه موجب دوستىِ مردم با يكديگر مىشود، به عنوان تكليف و وظيفه وجوبى يا استحبابى شناخته شده ، و آنچه به بغض و عداوت مردم نسبت به يكديگر مىانجامد ، به صورت حكم تحريمى و يا تنزيهى ، ممنوع گرديده است .
آنچه در بخش اوّل اين كتاب درباره اسباب محبّت و آداب و حقوق آن آمده است ، در واقع ، برنامههاى اسلام براى ايجاد پيوند دوستى ميان مردم و تحكيم و تقويت آن ، و آنچه درباره موانع محبّت و عوامل بغض مطرح شده ، برنامههاى عملى اسلام در جهت پيشگيرى از خطرهاى عداوت است .