حمایت اجتماعی از جانب جامعه دینی؛
پیوند با چیزی پایدار و با اهمیت که میتواند موجب آرامش، معنا و احساس هویت شود؛
متدین بزرگ شدن، که میتواند سبب تربیت استوار، با مجموعهای از ارزشها و اخلاقیات شود.
انجام دادن مناسکی که عبادتکنندگان و پیروان را به هیجان میآورد و متحیر و درگیر میکند.
در اینباره بیاندیشید که... اگر شما ملحد یا لاادری بودید، چگونه میتوانستید
قواعد دین را برای یک زندگی شادتر اتخاذ کنید؟
سن، جنسیت و تحصیلات
دانشمندان، بازهم مغایر با باور عمومی، دریافتهاند که افراد مسن به اندازه همتایان جوانترشان شاد هستند. در خصوص جنسیت، بهنظر میرسد تفاوتی میان سطح شادکامی مردان و زنان نیست (دینر و دیگرانb ۱۹۹۹؛ نِس۱ و دیگران، ۲۰۰۸). دست آخر اینکه افرادی که نمره بالایی در بهباشی میگیرند نسبت به کسانی که نمره پایینی میگیرند غالباً پیشرفت تحصیلی بیشتری دارند.
در اینباره بیاندیشید که...
آیا همبستههای دیگری هم هست که شما انتظار
داشتید در این فهرست قرار بگیرند (مانند آب و هوا)؟
نظریههای بهباشی درونی
اکنون که همبستهها و پیامدهای بهباشی درونی را دانستیم، وقت آن است بدانیم که بهباشی درونی چرا رخ میدهد؟ ما هنوز در پی پاسخ به این پرسش هستیم که علل و/یا آثار بهباشی درونی چه هستند. دینر (۱۹۸۴) دو رویکرد را در شناخت علیت در گستره پژوهشهای بهباشی درونی بیان کرد: علیت از پایین به بالا و علیت از بالا به پایین. رویکردهای از پایین به بالا در پی یافتن متغیرهای خاصی (ژنتیک، شخصیت به اضافه ویژگیهای جمعیتشناختی، سن، جنسیت، قومیت و چیزهایی از این نوع) هستند