هوش میانفردی؛
هوش درونفردی؛
هوش طبیعتگرا؛
اکنون، درباره هوش هیجانی دو دسته الگوی متمایز وجود دارد: الگوهای توانایی۱ هوش هیجانی و الگوهای ترکیبی۲ هوش هیجانی. بخش زیر به این دو نوع الگو میپردازد، با تمرکز ویژه روی چهارچوب الگوی توانایی، که به نظر ما از جنبه عینی بودن طبقهبندیها، قویترین است.
الگوی توانایی
پیشگامان آزمودن هوش هیجانی، جان مِیر۳ و پیتر سالوی۴ هستند که همراه همکارشان، دیوید کاروزو۵، الگوی هوش هیجانی[۵] مِیر ـ سالوی ـ کاروزو۶ را خلق کردند که یک آزمون ۱۴۱ گویهای هوش هیجانی تکلیفمدار است (میر و دیگران، ۲۰۰۳). گرچه هوش هیجانی با دنیل گلمن۷ (۱۹۹۶) شهرت یافت، کار این سه نفر پشتوانه نظری و پژوهشی هوش هیجانی بود. بر اساس الگوی آنها، هوش هیجانی مجموعهای از شایستگیها یا مهارتهای ذهنی است که چهار مرحله دارد (برکت و دیگران، ۲۰۰۹). در این قسمت چکیدهای از بخشهای کار مایر و سالوی را مرور و پرسشهایی طرح خواهیم کرد که با پرسیدن آنها از خود، میتوانیم بر بهره هوش هیجانیمان بیافزاییم.
ادراک هیجانها
بخش اول «ادراک»۸ است: توانایی بازشناسی هیجانها در خودمان یا در دیگران. پرسشهایی که میتوانید برای خودتان طرح کنید عبارتند از: چه احساسی دارید؟ دیگران چه احساسی دارند؟ با بازشناسی این نشانههای ظریف هیجانی، افراد در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی مجهزتر میشوند.
بهکارگیری
نام بخش دوم، «بهکارگیری هیجانها»۹ است، که عبارت است از: توانایی بهکارگیری هیجانها برای