طبیعی یکدیگر در دغدغه افزایش کارکرد بهینه و بهباشی هستند. مربیگری خوب به مراجعان کمک میکند تا مهارتها و منابعشان را کشف کنند و آنها را با این وعده روانشناسی مثبتنگر همنشین و سازگار میکند: کمک به مراجعان برای شناسایی توانمندیهایشان و یافتن راههایی برای بهکارگیری حداکثری آنها در همه جنبههای زندگیشان.
کاربست روانشناسی مثبتنگر در تعلیم و تربیت [آموزش و پرورش]
یکی از دستورالعملهایی که سریعترین رشد را در روانشناسی مثبتنگر کاربردی۱ داشته است حوزه برنامههای تعلیم و تربیت مثبتنگر است. در حال حاضر، چندین برنامه آموزشی جهانی۲ وجود دارد که به درجات گوناگون دربردارنده اصول روانشناسی مثبتنگر هستند.
دلایل اهمیت تمرکز بر رشد بهباشی در کودکان دوچندان است. کشورهای غربی با رشد بیسابقه افسردگی در دوران کودکی و نوجوانی روبهرو هستند. در حالحاضر، نزدیک به ۲% از کودکان ۱۱۱۵ ساله و ۱۱% از جوانان ۱۶۲۴ ساله در بریتانیا از اختلال افسردگی عمده [مهاد]۳ رنج میبرند (گرنت و دیگران، ۲۰۰۵). در ایالات متحده، تقریباً یک نفر از هر پنج نوجوان، گستره افسردگی مهاد۴ در انتهای دبیرستان دارد (لوئیزِن۵ و دیگران، ۱۹۹۳). استرالیا نیز تصویری مشابه دارد (نوبِل۶ و مگرات، ۲۰۰۷۵).
کودکان و نوجوانانی که از سطوح بالای نشانگان افسردگی یا اختلالهای افسردگی رنج میبرند احتمال بیشتری دارد که مشکلات تحصیلی و میانفردی داشته باشند، دخانیات بکشند، دارو و الکل مصرف کنند، و برای خودکشی تلاش نمایند (کووِی۸ و دیگران، ۱۹۹۸؛ گریسِن۹ و دیگران، ۱۹۸۹).
هدف تعلیم و تربیت مثبتنگر رشد مهارتهای بهباشی، شکوفایی، و کارکرد بهینه در کودکان، نوجوانان، دانش آموزان، و نیز والدین و مؤسسات آموزشی است. برای تحقق این امر، تعلیموتربیت مثبتنگر کارکردهای رشدی پیشگیرانه و نیز توانمندسازانه را در پیش میگیرد. مهم آنکه، تعلیموتربیت