نحوه افزایش بهباشی توسط قدردانی ارائه کردهاند.]۱[برای نمونه، بهنظر میرسد هنگامی که افراد نعمتها و داشتههایشان را یکبار در هفته میشمارند و برای آنها قدردانی به عمل میآورند،۱ بهباشیشان فزونی میگیرد. این امر در افرادی که بیش از سهبار در هفته این کار را میکنند، صادق نیست؛ زیرا فرض بر آن است که این کار میتواند تبدیل به یک امر روزمرّه عادتی شود و معنا و اثربخشی خودش را از دست بدهد. نتیجه آنکه، در کنار قدردانی، روشِ انجام دادن آن نیز جزو کلیدهای موفقیت است.
در پژوهش برجسته دیگری، افرادی که نعمتهایشان (در برابر مشقتهایشان) را میشمردند، معمولاً لذت، انرژی، توجه و دلسوزی، و رفتار جامعهپسند بیشتری را تجربه میکردند. از آنجا که قدردانی و نعمتها، پیوندهای گوناگونی را مطرح میکنند (یعنی، معانی ضمنی دینی)،۲ اِمنز و مکّالخ نام تازهای بر این مداخله نهادهاند: «سه چیزِ خوب» (اِمِنز و مکّالخ، ۲۰۰۳). سلیگمن تغیر دیگری در این مداخله داد؛ او از افراد میخواهد سه چیز خوبی را که برای آنها در آن روز روی داده است و نیز نقش خودشان را در بهوجود آوردن این پیشامدها بنویسند. این کار از سبکهای تبیینی درونی مثبت۳ بهره میبرَد، و بر اینکه چگونه ما میتوانیم تجربههای مثبت روزانه خودمان را تحت کنترل درآوریم تأکید میکنند (سلیگمن و دیگران، ۲۰۰۵).
سرانجام آنکه، یکی از قدرتمندترین تأثیرات مثبت (با اینهمه، زودگذر) به روی بهباشی دیدار برای قدردانی۴ و سپاسگزاری است (سلیگمن و دیگران، ۲۰۰۵). ملاقات کسی به نیت قدردانی از او یا نامهای برای قدردانی نوشتن، مستلزم آن است که شما نامهای به افرادی بنویسید که هیچگاه به شکل شایسته و درخوری از آنها تشکر نکردهاید. شما میتوانید این نامه را با صدای بلند برای فرد مورد نظر بخوانید و یا اینکه نامه را برایش پست کنید (گرچه شکل نخست بسیار پسندیدهتر است). بخش شگفتآورتر این تدبیر آن است که حتی هنگامی که شما آن را نامه را نمیفرستید این کار برای شما نتیجهبخش و سودمند است (لیبومیرسکی و دیگران، ۲۰۰۶).
دستآخر آنکه، قدردانی یک مولفه ضروری برای بهباشی است، و افراد را وامیدارد که از سرعت خود بکاهند و با چند قدم عقبتر ایستادن درباره چیزها و کسانی که در زندگیشان دارند تأملی دوباره کنند و اثرات بد رفتار خودپسندانه و مغرورانه خود را خنثی کنند و با بیاهمیت پنداشتن داشتهها و