195
روان‌شناسی مثبت‌ نگر(نظریه‌ها ، پژوهش‌ها و کاربست‌ها)

همچنان‌که روزمان را می‌گذرانیم و با اهداف جزئی‌تر روبرو می‌شویم، می‌توانیم عزت نفس و خودکارآمدی‌مان را افزایش دهیم (کاروِر و شایِر، نقل شده از لیبومیرسکی، ۲۰۰۸). برای نمونه، افرادی که دارای آرمان و آرزوهای در دستِ اقدام، یا دست‌یافتنی و فی‌نفسه معنادار هستند، شادکام‌تر از آنانی‌اند که چنین نیستند.

پیرامون نظریه هدف۱ دو سنت تحقیقی وجود دارد: ۱. بر فرایند تعقیب هدف تمرکز می‌کند (چگونه فرد به خوبی از عهده آن برمی‌آید)؛ ۲. بر محتوا و کیفیت اهداف زندگی متمرکز است (چه و چرا). فرایند تعقیب هدف در فصل دوم (در ارتباط با هیجان‌های مثبت) بحث شد؛ از این‌رو، اینک بر عنصر دوم نظریه هدف تمرکز می‌کنیم.

نظریه‌های هدفِ محتوامدار این جنبه‌های هدف را مورد توجه قرار می‌دهند:

 چه اهدافی دنبال می‌شوند؟ برای نمونه، رشد شخصی یا پول؟ عشق یا جذابیت؟

 چرا اهداف پیگیری می‌شوند؟ برای نمونه، چون من می‌خواهم، یا چون مجبورم؟

 چگونه فعالیت‌های شخص با فعالیت‌های او هماهنگ هستند؟ برای نمونه، ارزش به‌عنوان الگوی تعدیل‌گر.۲

پرسش از چه اهدافی، از تبارِ همان بحثی است که اریک فرام (۱۹۷۶) «جهت‌‌ داشتن»۳ (به‌دست آوردن ثروت و موقعیت)، در برابر «جهت بودن»،۴ (خودشکوفایی)۵ می‌نامد. پژوهشگران دیگر نیز به چندین شکل مفاهیمی مشابه را برشمرده‌اند؛ برای نمونه، اهدافِ خودمحور در برابر اهدافِ دیگران‌محور۶ (سالمِلا اِرُ۷ و دیگران، ۲۰۰۱)؛ اهداف بیرونی (موفقیت مالی، وجهه و محبوبیت، شهرت) در برابر آمال و آرزوهای درونی (رشد شخصی، روابط، شرکت و نقش اجتماعی) (کَسِر و رایان، ۲۰۰۱)؛ ارزش‌های خودافزایی،۸ در برابر ارزش‌های ماده‌گرا۹ (اشموک، ۲۰۰۱).

1.. goal theory

2.. moderator model

3.. having orientation

4.. being orientation

5.. self-actualization

6.. others-focused goals

7.. Salmela-Aro

8.. self-enhancement

9.. materialist values


روان‌شناسی مثبت‌ نگر(نظریه‌ها ، پژوهش‌ها و کاربست‌ها)
194

پرسش‌های آزمایشی

۱.درباره اهمیت ارضای نیازهای روان‌شناختی برای انگیزش درونی بحث انتقادی کنید.

۲.درباره کمکی که نظریه خودتعیین‌گری می‌تواند به فهم ما از انگیزش انسانی کند، بحث کنید.

۳.با کمک از شواهد تحقیقی موجود، نیمرخ‌های چشم‌انداز‌های زمانی متفاوت را با توجه به بهباشی (در تعریف گسترده‌اش) ارزیابی و مقایسه کنید.

اهداف

نظریه‌پردازان بحث هدف بر این باورند که بهباشی درونی [فاعلی] انسان را نمی‌توان تنها بر حسب شرایط عینی بیرونی یا صفات درونی باثبات تبیین کرد. آنها مدعی وابستگی بهباشی درونی به توانایی آدمی در تأمل، انتخاب جهت زندگی، قصد و نیات، و هدایت خود به سمت مسیر یا هدفی خاص هستند (اِشموک۱ و شِلدِن، ۲۰۰۱).

اهداف زندگی (که نام‌های دیگری نیز دارد: اهداف اصلی، تکاپوی شخصی، برنامه‌های شخصی، وظایف زندگی، امید و آرمان آتی)، اهداف انگیزشی‌ای هستند که زندگی‌ ما را جهت می‌دهند. آنها اهداف بلندمدت شمرده می‌شوند؛ زیرا زندگی فرد را برای مدت زمانی طولانی سمت‌وسو می‌بخشند. اگر آگاهانه بکوشیم تا اهدافمان را بفهمیم، اگر دلیل‌مندانه آنها را دنبال ‌کنیم، اگر آنها با ارزش‌های ما جور دربیایند، در آن‌هنگام است که می‌توانیم بهباشی‌مان خود را فزونی بخشیم. (شِلدن و دیگران، ۲۰۱۰).

هدف‌ها، و ایجاد فهرستی از اهداف کوتاه‌مدت و اهداف زندگی [بلند مدت] برای بهباشی و حتی برای بقای روز‌به‌روز ما مهم هستند (کَنتِر۲ و سَندرسن، ۱۹۹۹). افراد به دلایل بسیاری دست به ساخت فهرست اهداف می‌زنند؛ با این‌همه، تحقیقات نشان داده‌اند که اهداف به چند دلیل مهم هستند. نخست آنکه، اهداف به ما احساس معنا و مقصود می‌دهند؛ یعنی دلیلی برای بودن. بدون هدف‌ها ما گیج و گم‌گشته خواهیم بود. همچنین، این پیشروی واقعی به سمت هدف، و نه لزوماً دستیابی به هدف (یعنی خودِ سفَر، و نه مقصَد)، است که زاینده بهباشی است (برونشتاین، ۱۹۹۳). همچنین، اهداف به زندگی روزانه ما ساختار و معنا می‌بخشند، و به ما در یادگیری چگونگی مدیریت زمان کمک می‌کند. از این‌رو،

1.. Schmuck

2.. Cantor

  • نام منبع :
    روان‌شناسی مثبت‌ نگر(نظریه‌ها ، پژوهش‌ها و کاربست‌ها)
    سایر پدیدآورندگان :
    کیت هفرن و ایلونا بونیول، ترجمه: محمد تقی تبیک و محسن زندی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 54835
صفحه از 392
پرینت  ارسال به