(۱۹۶۵) عزت نفس (به خود ـ ارزیابی هم معروف است) را چنین تعریف کرده است: «مجموع تفکرات و احساسات فرد درباره خودش به عنوان یک موضوع». امروزه، ما عزت نفس را چنین تعریف میکنیم: «تمایل فرد به اینکه خود را قادر به کنار آمدن با چالشهای اصلی زندگی و شایسته شادکامی بداند» (هیوئیت۱، ۲۰۰۹).
همچنین چند نوع عزت نفس پیشنهاد شده است، از قبیل:
کلی و ویژه (روزنبرگ و دیگران، ۱۹۹۵)؛
صفت و حالت (کراکر۲ و وولف۳، ۲۰۰۱)؛
مشروط۴ و راستین۵ (دسی و رایان، ۱۹۹۵)؛
آشکار و ضمنی (کارپینیسکی۶ و استاینبرگ۷، ۲۰۰۶).
ما باید میان خودپسندی، خودشیفتگی و دفاعی بودن از یک سو، و پذیرفتن خویشتن همراه شناخت درست از توانمندیها و ارزش خود از سوی دیگر تمایز قائل شویم. غالباً تاثیرات عزت نفس با متغیرهای مرتبط دیگر مانند بهباشی بالا، روان رنجورخویی پایین و خوشبینی بالا درمیآمیزد.
افراد با عزت نفس بالا غالباً در موقعیتهایی که احتمال میدهند موفق شوند استقامت بیشتری نشان میدهند. آنها همچنین غالباً گزارش میدهند که از هوش و شادکامی بیشتری برخوردارند. عزت نفس پایین با چندین پیامد منفی همچون افسردگی در لحظههایی که استرس پایین است، سیگار کشیدن در زنان جوان و افزایش خطر پرخوری، نارضایتی بدنی و کمالگرایی و تمایل به امتحان کردن داروها/ الکل (نیز پیشقدمی جنسی) و پرخاشگری مرتبط دانسته شده است.
اما، عزت نفس بالا همیشه چیز خوبی نیست. افرادی که عزت نفس بالا اما ناپایدار دارند غالباً به طور خاص مستعد خشم و پرخاشگریاند. آنها مطمئن به خود و ایمن به نظر میآیند اما در واقع امر، نسبت به بازخورد ارزیابانه بسیار حساس هستند. آنها برای اینکه خود را از چالشهای من۸ ایمن نگه دارند خشمگین میشوند و صحّت بیعدالتی ادراک شده را انکار میکنند.