پژوهشگران زیادی آن را با صدها نوع متغیر وابسته آزمودهاند. افرادی که منبع درونی نیرومند کنترل دارند، باور دارند که چه موفق بشوند یا نشوند، نهایتاً خودشان پاسخگو هستند. این افراد معتقدند پیروزی یا شکست معلول تلاشهای خودشان است. از سوی دیگر، افراد با منبع بیرونی کنترل معتقدند بخت، اتفاق، یا افراد قدرتمند دیگر، تقویتکنندههای زندگی را کنترل میکنند. بنابراین، آنها احساس میکنند تلاشهایشان تاثیر اندکی بر میزان تقویتکنندهای که میگیرند میگذارند.
پژوهشگران در حال مطالعه این مسئله هستند که آیا منبع کنترل یک بعد شخصیتی پایدار است یا نه، اما اکنون این پذیرفته شده است که منبع کنترل یک ویژگی شخصیتی ثابت نیست و با توجه به شرایط میتواند تغییر کند.
روتر (۱۹۶۶) با گونهای از مفهومسازی سادهانگارانه از منبع کنترل به مخالفت برخاست که گویای این بود که درونی بودن کنترل فقط با پیامدهای مثبت مرتبط است، در حالی که برونیبودن کنترل فقط با پیامدهای منفی ارتباط دارد. روتر از تکبعدی بودن مقیاس منبع کنترل دفاع کرد، در حالی که به وجود برخی خردهعاملها نیز اذعان میکرد. اما، بسیاری از پژوهشها از ویژگیهای چندبعدی اکثر مقیاسهای منبع کنترل، مشتمل بر گونههای دو تا سه عاملی با چندین خرده عامل، پشتیبانی میکنند.
به نظر میرسد داشتن منبع کنترل درونی چندین فایده دارد. برای مثال، به احتمال زیاد، درونیها بیشتر برای پیشرفت کار میکنند، تاخیر در پاداشها را تحمل میکنند و برای هدفهای بلندمدت برنامهریزی میکنند، در حالی که بیرونیها به احتمال زیاد از هدفهایشان میکاهند. درونیها در تحمل اضطراب بهترند، اما بیشتر مستعد احساس گناه هستند. درونیها بیشتر از حمایت اجتماعی سود میبرند و به احتمال زیاد بازیهای مبتنی بر مهارت را ترجیح میدهند، در حالی که بیرونیها بازیهایی را ترجیح میدهند که بر پایه اتفاق یا بخت باشد.
اگرچه یافتههای پژوهشی ناقص است، میان منبع کنترل و ورزش بیشتر، کنترل وزن، معاینه سینه، مصرف الکل در جمعیتهای الکلی و نیز غیر الکلی و تاخیر در ارضاء (در کودکان و نه بزرگسالان) رابطههایی وجود دارد.
این مفهوم در زمینه آموزش نیز مهم است. منبع کنترل درونی با پیشرفت تحصیلی بهتر مرتبط است، درونیها نمرههای نسبتاً بهتری میگیرند و با جدیت بیشتری کار میکنند. این، شامل صرف زمان بیشتر برای مشق، همچنین مطالعه طولانیتر برای امتحانات است (فیندلی۱ و کوپر، ۱۹۸۳).