125
روان‌شناسی مثبت‌ نگر(نظریه‌ها ، پژوهش‌ها و کاربست‌ها)

هولناک‌ترین مفهوم در هستی انسان، یک راه ممکن برای رسیدن به رشد و تحول است. گفته شده است که «مرگ مثبت»۱ یا «خوب مردن»۲ با زندگی خوب رابطه دارد (ونگ، ۲۰۰۹). «نظریه مدیریت معنی»۳ می‌گوید که بسته به نگاه ما به مرگ، مرگ می‌تواند یک تأثیر مثبت یا منفی بر ما بگذارد. با پذیرفتن مرگ، می‌توان اصیل‌تر زندگی کرد، و در نتیجه احتمال خودشکوفایی را افزایش داد. تبدیل اضطراب مرگ به یک نیروی مولد، دیدگاهی مثبت به مولفه‌ای از فرایند زندگی است که از نظر سنتی «منفی» است.

پژوهشگران می‌گویند که سه نگرش متمایز به مرگ وجود دارد (نیمرخ نگرش ما به مرگ) شامل:

 پذیرش بی‌طرفانه مرگ، وقتی فرد می‌پذیرد که مرگ جزئی از زندگی است و می‌کوشد تا حداکثر استفاده را از زندگی ببرد.

 پذیرش گرایشی، وقتی فرد وجود یک زندگی پس از مرگ را که دلپذیر خواهد بود می‌پذیرد؛ و

 پذیرش اجتنابی، که مرگ را به عنوان گزینه مرجّح نسبت به یک زندگی فلاکت‌بار می‌بیند.

نظریه مدیریت وحشت

نظریه دیگری که به ادراک مرگ مربوط می‌شود نظریه مدیریت وحشت (تی ام تی)۴ است. این نظریه می‌گوید که نیازی فطری و زیستی به بقا وجود دارد؛ این نظریه به مدیریت ادراک شناختی تکاملی از ناگزیر بودن مرگ می‌پردازد (پیژنیسکی۵ و دیگران، ۲۰۰۲). فرضیه برجستگی فناپذیری۶ می‌گوید که وقتی مردم به یاد گریزناپذیری مرگ می‌افتند، دفاع از جهان‌بینی‌شان نیرومندتر می‌شود و در صدد بر می‌آیند که با باورها و رفتارهای پذیرفته‌شده فرهنگ‌شان همنواتر شوند (هارمون ـ جونز۷ و دیگران، ۱۹۹۷). بنابراین، یک رخداد آسیب‌زا که زندگی را تهدید می‌کند، (مانند جراحت جسمی، نقص بدنی) و سبب می‌شود فرد همواره مرگ را نزدیک خود ببینند محیطی را خلق می‌کند که فناپذیری در آن برجسته است. این افراد گریزناپذیری مرگ‌شان را آگاهانه یادآوری می‌کنند و به گفته پیژنیسکی و دیگران (۲۰۰۲)، از در دسترس‌ترین دفاع‌ها و عوامل حواس‌پرتی استفاده می‌کنند تا در برابر یادآورنده‌های مربوط به مرگ از خودشان محافظت کنند.

1.. positive death

2.. good dying

3.. meaning management theory

4.. terror management theory (TMT)

5.. Pyszcznski

6.. mortality salience hypothesis

7.. Harmon-jones


روان‌شناسی مثبت‌ نگر(نظریه‌ها ، پژوهش‌ها و کاربست‌ها)
124

پاسخ‌هایی برای پرسش‌های دشوار زندگی بیابد (مرگ، آزادی، انزوا، بی‌معنایی، هویت و شادکامی). روان‌شناسی هستی‌نگر سه نوع شادکامی رشدیافته را مشخص می‌کند:

 شادکامی اصیل (برآمده از اصیل بودن فرد است)؛

 شادکامی سعادت‌گرا (نتیجه انجام دادن کارهای با فضیلت است)؛ و

 شادکامی موهبتی۱ (یک موهبت معنوی شادکامی که اعطاء می‌شود و به توانایی‌ها و شرایط ما به ویژه هنگام رنج وابسته نیست).

شادکامی یک فرایند (نه یک نتیجه نهایی) در حال پیشرفت است و نتیجه چشم پوشیدن از نفع شخصی و خدمت به چیزی برتر از خود است. آنچه ما از این دیدگاه می‌پسندیم، اذعان آن به اهمیت همزمان عناصر منفی و عناصر مثبت کارکرد انسانی است، همان چیزی که برای رشد شخصی ضروری است. ونگ، موضوع اصالت و بحران‌های هویت را باهم درمی‌آمیزد و به این نتیجه می‌رسد که مشکلات برخاسته از سرمایه‌داری و مصرف گرایی، انسان جامعه امروز را برای جست و جوی «خود» زمین‌گیر کرده است. ونگ با کنایه می‌گوید که اصیل بودن افراد همواره به شادکامی نمی‌انجامد؛ باید خطر واقعی بودن خود را پذیرفت.

روان‌شناسان هستی‌نگر همچنین می‌پذیرند که خشنودی ممکن است چیز منفی‌ای باشد که زندگی شخص را به پوچی می‌کشاند و هیچ هدف یا پیشرفتی که برایش تلاش کند باقی نگذارد. ناخشنودی، ظرفیتی برای رشد شخصی است.

جست و جوی شادکامی ممکن است هدف زندگی نباشد اما، روان‌شناسان هستی‌نگر باور دارند که فرد با مطالبه معنی و اصالت می‌تواند سرانجام به شادکامی دست یابد. فرضیه دوگانگی ونگ، همانند دیدگاه کاموس۲ و می۳، می‌گوید که «چیزهای مثبت نمی‌توانند جدا از امور منفی وجود داشته باشند و شادکامی نیز در میان درد و رنج پرورش می‌یابد و از درون آن بیرون می‌آید» (ونگ،۲۰۰۹:۳۶۴).

مرگ و روان‌شناسی مثبت‌نگر

انسان‌ها ظرفیت تفکر، هشیاری و پیش‌بینی آینده را دارند. این سازوکار نیرومند، یک سازوکار اضطراب‌زا نیز است زیرا ما را قادر می‌کند به این موضوع توجه کنیم که زمانی خواهیم مرد. اما، حتی مرگ،

1.. chaironic happiness

2.. Camus

3.. May

  • نام منبع :
    روان‌شناسی مثبت‌ نگر(نظریه‌ها ، پژوهش‌ها و کاربست‌ها)
    سایر پدیدآورندگان :
    کیت هفرن و ایلونا بونیول، ترجمه: محمد تقی تبیک و محسن زندی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 54636
صفحه از 392
پرینت  ارسال به