مرباها
فروشگاهها مملو از گزینه است. میتوانیم هر نوع
غذایی را انتخاب کنیم، هر شکلی که بخواهیم با هر بستهبندی که دوست داشته باشیم.
اما، آزمایش مرباها نشان داد گاهی امکان دارد کالای خوبی را بیش از اندازه بخریم.
این آزمایش در یک خواربارفروشی معمولی انجام شد.
پژوهشگران موقعیتی را ترتیب دادند که به خریداران اجازه میداد تا دستهای از
مرباها را بچشند. این نمایش دو حالت داشت. یکی دارای شش نوع مربا بود، در حالی
که دومی دارای بیست و چهار نوع مربا بود. نتایج تحلیل مشاهده نشان داد که ۶۰
درصد از خریداران در مقابل نمایش گزینههای فراوان بودند و ۴۰
درصد در برابر گزینههای محدود. دو وضعیت، آمار مشابهی داشتند (۵/۱
مزه). اما وقتی نوبت به انتخاب و خرید یک مربا رسید، خریدارانی که حق انتخاب از
میان ۲۴ مربا را داشتند در مقایسه با
آنهایی که حق انتخاب از میان ۶
مربا را داشتند، کمتر خرید کردند (۳
درصد در برابر ۳۰ درصد). این پژوهشگران متوجه
شدند که گزینههای بیش از اندازه زیاد میتواند موجب اضطراب و کاهش بهباشی شود.
اصل مقاله را در آینگار۱ و لپر۲ (۲۰۰۰) ببینید.
شوارتس، افراد را از نظر نوع تصمیمگیری به دو گروه تقسیم میکند: قناعتگرها۳ در برابر زیادهخواهها۴. قناعتگرها افرادی هستند که قادرند چیزهایی را برگزینند که معیارهای حداقلیشان را برآورده میکند، و به دنبال «آنچه کافی است» هستند. زیادهخواهها اما، افرادی هستند که به دنبال همه گزینههای ممکن و نیز بهترین انتخاب ممکن هستند. از این رو، برای زیادهخواهها تصمیمگیری مشکلتر است زیرا آنها باید مطمئن شوند که همه گزینهها را بررسی کردهاند.
به علاوه، پژوهشگران دریافتهاند که زیادهخواهی دشواریهایی با خود میآورد، از جمله:
افسوس خوردن از اینکه بهترین انتخاب را نکردند یا انتظار افسوس را در آینده دارند.
هزینههای فرصت. به ناچار، وقتی یک چیز را برمیگزینیم، به طور خودکار موارد دیگر را رد میکنیم. هر انتخابی هزینه خودش را دارد.
تشدید توقعها. هرقدر گزینههای در دسترس ما افزایش مییابد، توقع ما نیز بیشتر میشود.
سرزنش خود. چون گزینههای زیادی برای انتخاب داریم، اگر امور خوب پیش نروند خود را مقصر میدانیم.
زمان. وقتی را که مردم صرف وارسی گزینههای متعدد میکنند از وقتی را که صرف فعالیتهای