توانایی بی نظیری برای حفظ و تنظیم هیجانهای مثبت برخوردارند. افراد ملول و غیر ملول به هیجانها به گونه یکسانی واکنش نشان میدهند؛ اما، به نظر میرسد تفاوت آنها بیش از آنکه در اصلِ توانایی واکنش باشد، در توانایی حفظ و تنظیم این هیجانها است (مک مکین و دیگران، ۲۰۰۹).
با پی گرفتن فعالیتهایی که برانگیزاننده هیجانهای مثبتاند، ما منابعی (روان شناختی، اجتماعی و مانند آن) را بدست میآوریم که احتمال زنده ماندن و تولید مثل ما را افزایش میدهند. هیجانهای مثبت نهتنها نشاندهنده یا مشخص کننده سلامت و بهباشی هستند، بلکه سلامت و بهزیستی را نیز تولید میکنند. چنانکه گذشت، نسبت بهینه هیجانهای مثبت به منفی، ۳ به ۱ است [۴]. افرادی که در سطوح عاطفه مثبت، نمره بالاتری میگیرند ازدواجها و رضایت شغلی بهتری را گزارش میکنند، بیشتر به فعالیتهای جسمانی میپردازند و الگوهای خواب بهتری دارند. اما، باید نسبت به این پژوهشهای مقطعی هشیار باشیم، چراکه هنوز نمی توانیم معین کنیم که کدام یک مقدم است ـ آیا چون مردم بهتر میخوابند هیجانهای مثبت بیشتری تجربه میکنند یا برعکس؟ برای تعیین رابطه عِلّی میان این متغیرها به پژوهشهای بیشتری نیازمندیم.
شخصیت و هیجانهای مثبت
شخصیت، بحثی داغ در روانشناسی است و با تفاوتهای فردی در چگونه فکر کردن، احساس کردن و عمل کردن ارتباط دارد. شخصیت را میتوان چنین تعریف کرد: «شیوههای متمایز و نسبتاً پایدار تفکر، احساس و عمل که پاسخ فرد به موقعیتهای زندگی را مشخص میکند» (پسر۱ و اسمیت۲، ۲۰۰۶: ۴۲۰). بیشتر حوزههای روانشناسی از صفات پنج عامل بزرگ شخصیت NEO (قسمت «وقت استراحت» زیر را ببینید) برای ربط دادن مفاهیم شان استفاده میکنند. اکنون، ادبیات پژوهشی نشان میدهد که میان عاطفه کلّی مثبت سرشتی و برونگرایی همبستگی قوی برقرار است (کاستا۳ و مکری۴،۱۹۸۰؛ شیوتا۵ و دیگران، ۲۰۰۶).
از میان عاملهای شخصیتی، برونگرایی و روانرنجورخویی قویترین رابطه را با شادکامی دارند، برونگرایی میتواند تا ده سال، آینده بهباشی را پیشبینی کند. افراد برونگرا احتمالاً هیجانهای مثبت را