خنثیسازی یعنی «مثبت بودن میتواند پیامدهای قلبی ـ عروقی منفی بودن را فرو نشاند یا خنثی کند» (فردریکسون، ۲۰۰۹: ۱۰۵). بنابراین، هنگامی که احساس اضطراب، استرس یا هر هیجان منفی دیگری داریم، تجربه هیجانهای مثبت میتواند بسیار سریعتر از هرگونه هیجان دیگر، باعث بازگشت کارکرد عادی فیزیولوژیکی بدنهایمان شود (فردریکسون و لوینسون۱، ۱۹۹۸). اکنون، پژوهشهایی در حال انجام شدن است تا روشن شود که آیا اثر خنثیسازی به تکالیف شناختی، از قبیل بازشناسی الگوها نیز گسترش مییابد یا نه (فالکنشترن۲ و دیگران، ۲۰۰۹).
پروانهها
متاسفانه، سخن ما
درباره پروانههای زیبای فصل بهار نیست. نه، این پروانه نتیجه معادله بسیار
پیچیده ریاضی بود که لوسادا و فردریکسون (۲۰۰۵)
ابداع کردند تا نسبت مطلوب هیجانهای مثبت به منفی را برای بالندگی تیمهای
تجاری به دست آورند. لوسادا ۶۰ تیم
تجاری با عملکرد بالا (تعداد= ۱۵)،
متوسط (تعداد= ۲۶) و پایین (تعداد= ۱۹)
را برای تجربه روابط متقابل مثبت در مقایسه با روابط متقابل منفی مطالعه کرد؛
اینکه آیا آنها نظر طرف مقابل را میپرسند یا نظر خودشان را به اطلاع میرسانند
(پرسیدن ـ حمایت کردن۳) و اینکه آیا سخنرانی آنها درباره خودشان بود یا درباره
دیگران. لوسادا یک الگوی پویشی غیر خطی از روابط متقابل مشاهدهشده ترسیم کرد و
دریافت که تیمهای تجاری که نسبت روابط متقابل مثبت به منفیشان ۶
به ۱ است و بیش از آنکه نظر خود
را بگویند نظر طرف مقابل را میپرسند و بیشتر درباره دیگران سخن میگویند نه
خودشان، عملکرد بالایی داشتند. سپس این مطالعه به همکاری با باربارا فردریکسون
انجامید که این فن را بهکار برد و مشخص کرد که نسبت بهینه هیجان مثبت به منفی
برای بالندگی انسان، ۳ به ۱
است.
برای اصل مقاله، فردریکسون و لوسادا (۲۰۰۵)
را ببینید.
کدام هیجانهای مثبت مهم هستند؟
از دههها پژوهش روی بسیاری از جمعیتها، ده هیجان مثبت در سطح وسیعی پژوهش و در زندگی روزانه تجربه شده است. ده هیجان برتر فردریکسون، به ترتیب میزان وقوع عبارتند از: خوشی، قدردانی، آرامش، رغبت، امید، سربلندی، سرگرمی، الهام، خشیت و عشق (فردریکسون، ۲۰۰۹). عشق از این