201
روان‌شناسی مثبت‌ نگر(نظریه‌ها ، پژوهش‌ها و کاربست‌ها)

خودمختاری ‌ـ ‌پشتیبان، را به‌کار می‌گیرند، احتمال کمتری دارد که به‌لحاظ درونی علاقمند به بازی باشند. پژوهشگران بر این باورند که سبک‌های فرزندپروری کنترل‌کننده، لذت و علاقه کودکان به بازی را تباه می‌‌کند. دست آخر آنکه، فقدان نیاز بنیادینِ رضایت (برای نمونه، فرزند‌پروری سرد، کنترل‌کننده)‌ می‌تواند به رشد نیازهای بیرونی جایگزین منجر شود. نوجوانانی که مادرانشان سرد و بی‌اعتنا به تربیت ارزیابی شدند، تمایل بیشتری به سمت آرمان‌های جبران‌کننده (ثروت و دارایی) داشتند، و سردی هیجانی مادر در چهارسالگی با پیش‌بینی آرمان‌های بیرونی در دوازده سال بعد مرتبط بوده است (کَسِر و دیگران، ۱۹۹۵).

در این‌باره بیاندیشید که...
رفتارهای
برانگیخته‌شده از درون، جایگاه علّی درونی دارند. حال پرسش آن است که چنانچه برای
همان فعالیت به ما پاداش‌های بیرونی عرضه شود، چه روی می‌دهد؟ برای نمونه، در
حالی‌که شما هم‌اکنون به‌لحاظ درونی از خواندن این فصل از کتاب لذت می‌برید، اگر
به شما بگوییم که برای خواندن باقیمانده این فصل کتاب پنج پوند دریافت می‌کنید،
چه می‌شود؟ محققان دریافته‌اند که احساس کنترل توسط پاداش بیرونی، از انگیزش
درونی برای انجام فعالیت کاسته می‌شود،
و هنگامی که پاداش پس گرفته می‌شود، این فعالیت کمتر مورد پیگیری قرار می‌گیرد.
لازمه این سخن آن است که: بازی را با این فکر که فعالیت تنها باید برای پاداش‌های
بیرونی انجام گیرد، به کار تبدیل نکن.

سریع‌ترین راه برای سست کردن انگیزش، تهدید به پیامدهای منفی، نظارت و تحت نظر گرفتن، ارزیابی عملکرد و تعیین ضرب‌الاجل است. اما اندکی صبر کنید... آیا به نظرتان نمی‌رسد این موانعی که گفته شد تمام نظام آموزشی ما را پُر کرده‌اند؟ بدبختانه همین‌گونه است. با این‌همه، اگر والدین، آموزگاران و دیگر اشخاص صاحب نفوذ بر آن‌اند که انگیزش درونی را تسهیل کنند چند روش را می‌‌توانند برگزینند. اول از همه، فراهم ساختنِ حق انتخاب، شیوه‌ای عالی برای به‌کارگرفتنِ نیاز بنیادی خودمختاری است. دوم اینکه، کسانی می‌توانند پس‌خوراندهای اطلاعاتی مثبتی به‌دست آورند که شایستگی را پذیرفته و پاس می‌دارند، و کنترل‌کننده نیز دانسته نمی‌شوند. سرانجام، پرورشِ ارتباط ایمن، شالوده‌ای مطمئن برای ارتباط گرم و مراقبه‌ای ایجاد می‌کند؛ که این امر نیز اکتشاف ایمن و بی‌مخاطره محیط را برمی‌انگیزاند.


روان‌شناسی مثبت‌ نگر(نظریه‌ها ، پژوهش‌ها و کاربست‌ها)
200

نمودار ۷-۱: فرایند یکپارچه‌سازی ارگانیسمی [اندام‌واره‌ای]۱

فایده‌های خودتعیین‌گر بودن

چند فایده برای افزایش رفتار خودمختار، در برابر رفتار موردکنترل، وجود دارد. برای نمونه، چندین تحقیق نشان داده‌اند که کنش‌های خودمختار، که جایگاهِ علّی درونی دارند، خلاقیت بیشتر (اَمابیلا،۲ ۱۹۸۳a، b)؛ انعطاف‌پذیری شناختی و پردازش عمیق (گِرُلنیک۳ و رایان، ۱۹۸۷a؛ ۱۹۸۷b)؛ عزت نفس بیشتر (رایان و گرولنیک، ۱۹۸۶)؛ افزایش هیجانات مثبت (گاربِرینو، ۱۹۷۴۵)؛ افزایش رضایت و اعتماد (دسی و دیگران، ۱۹۸۹) و نیز بهباشی بدنی و روانی (لَنگِر و رُدین، ۱۹۷۶) را به بار می‌آورد. همچنین، افرادی که کنش‌هایشان را به‌عنوان کنش‌هایی که خودمختارانه ساماندهی‌شده‌اند ادراک می‌کنند، معمولاً لذت بیشتری می‌برند و به سطوح بالاتری از رضایت از مدرسه، افزایش ثبات رفتاری، عملکرد مؤثر، سلامت روانی و بدنی بیشتر دست می‌یابد (میزِرِدینُو،۵ ۱۹۹۶؛ بِلَک و دسی، ۲۰۰۰؛ دسی و رایان، ۲۰۰۰).

افرادی که از داشتنِ سامان‌دهی خودپذیر در حضور در مراسمات دینی، چگونگی رابطه، کاهش وزن، و برنامه‌های اعتیاد در خود گزارش می‌کنند، با سلامت روانی بیشتر، سازگاری بهتر، حضور دینی پررنگ‌تر، نگهداری کاهش وزن، و افزایش عاطفه مثبت هم‌پیوند هستند. تعجبی ندارد که انگیزش بیرونی و درون‌فکنی‌شده، بهباشی و موفقیت در هر سه مورد را کاهش داد (رایان و دیگران، ۱۹۹۵؛ ویلیامز و دیگران، ۱۹۹۶).

برخی تحقیقات نشان داده‌اند که فرزندانِ والدینی که سبک فرزندپروری کنترل‌کننده، در برابر

1.. The process of organismic integration

2.. Amabile

3.. Grolnick

4.. Garbarino

5.. Miserandino

  • نام منبع :
    روان‌شناسی مثبت‌ نگر(نظریه‌ها ، پژوهش‌ها و کاربست‌ها)
    سایر پدیدآورندگان :
    کیت هفرن و ایلونا بونیول، ترجمه: محمد تقی تبیک و محسن زندی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 54848
صفحه از 392
پرینت  ارسال به