میکنند و جز آنان که سبکسرند، از روش او روی برنمیتابند. اين
بردباران، اقتدا به ابراهيم کرده، با بردباری خويش، چنان فرصتی برای خود میآفرينند که به گفته سيدرضی، پهلوانان قدرتمند روزگار نيز
نمیتوانند آن را از ايشان بگيرند.۱
ما با بردباری خويش، عرصه را برای ادامه ارتباط ناسالم تنگ میکنيم و با ايجاد فرصت برای خود، گفتاری سالم و بیزيان را ابراز میداريم و سرنخ ارتباط را به دست میگيريم. پيروان حقیقی ابراهيم، سخن تلخ اطرافيان را فرومیبرند و پاسخ زيبا بيرون میآورند و به قول صائب:
سخن تلخ فرو برده و قهقه زدهامکام من تلخ کی از زهر هلاهل گردد
مرز بردباری
این بردباران والا چنان آرام، سنگین و باوقارند که با حملهها و هجوم جاهلان از جای نمیجنبند و با باد جفا، قهر نمیکنند و هجوم را با هجوم پاسخ نمیدهند. اینان گاه هيچ پاسخی به بدرفتاریها نمیدهند و ارتباط ناسالم آغازشده را در همان لحظههای نخستين به پايان میبرند. این روش مطابق با فرموده امام صادق علیه السلام است که میفرمايد: «قابِلِ السَّفيهَ بالإعراضِ عَنهُ و تَركِ الجَوابِ يَكُنِ الناسُ أنصارَكَ؛ لأنَّ مَن جاوَبَ السَّفيهَ و كافَأهُ قد وَضَعَ الحَطَبَ علی النار۲؛ با بیاعتنايی به سفيه و ندادن جوابش، با او مقابله كن، تا مردم جانب تو را بگيرند؛ زيرا كسی كه جواب سفيه را بدهد و مقابلهبهمثل كند، هيزم روی آتش نهاده است».
نکته اینجاست که بردباری نیز اندازه و جايگاه دارد و گاه باید حد آن