71
روابط اجتماعی از نگاه قرآن

پيامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو مرد از بيابانی می‏گذشتند: يكی عابد و ديگری نافرمان. عابد تشنه شد، چندان كه از پا افتاد. همسفرش كه تُنگی داشت و كمی آب در آن بود، به آن عابد كه به زمين افتاده بود، می‏نگريست. با خود گفت: به خدا سوگند، اگر اين بنده نيك از تشنگی بميرد درحالی‌كه اين آب با من است، هرگز به خيری از خدا نخواهم رسيد؛ و اگر اين آب را به او بنوشانم، خودم خواهم مُرد. اما او به خدا توكل كرد و تصميمش را گرفت و از آن آب به صورت عابد پاشيد و باقی‏مانده‏اش را به او نوشانْد. عابد، از جا برخاست و هر دو، بيابان را پيمودند.
در روز قيامت، آن نافرمان را برای حسابرسی نگه می‏دارند و فرمان می‏رسد كه او را به آتش ببرند. فرشتگان، او را [به سوی دوزخ‏] می‏رانند. [در راه،] آن عابد را می‏بيند. می‏گويد: فلانی! مرا نمی‏شناسی؟
عابد می‏گويد: تو كيستی؟
مرد می‏گويد: من فلانی هستم كه در آن روزِ گذشتن از بيابان، تو را بر خويشتن ترجيح دادم.
عابد می‏گويد: آری، می‏شناسمت.
پس، به فرشتگان می‏گويد: بِايستيد!
فرشتگان می‏ايستند و عابد می‏آيد تا آنكه [در توقفگاه حساب‏] می‏ايستد و پروردگارش عز و جل را می‏خواند و می‏گويد: ای پروردگار من! تو خود می‏دانی كه او به من نيكی كرده و چگونه در حقّ من ايثار كرده است. پروردگارا! او را به من ببخش.
پس، خداوند می‏فرمايد: او از آنِ تو.


روابط اجتماعی از نگاه قرآن
70

سيادت می‏نشاند. اگر توانگران با دست جود و سخاوت، دوستان را گرد خود می‏خوانند و بهشت را می‏خرند، تنگدستان نيز می‏توانند با ايثارِ همان اندک چیزی که دارند، رضوان الهی و رضايت او را به دست آورند و صمیمیت دوستان را بخرند و آزادگان را بنده خود سازند و زمام محبت ديگران را به دست گیرند، و چه پيوندی عميق‏تر و چه ارتباطی ژرف‌تر از آنکه دل ديگران را، و نه دست آنان را در اختیار گيری؟

اين همه آثار دنيوی ایثار در عرصه ارتباط اجتماعی است و بنگريد آثار اخروی آن را که چه زيبا اين حديث به تصوير می‏کشد:

سَلَكَ رَجُلانِ مَفازَةً: عابِدٌ وَالآخَرُ بِهِ رَهَقٌ، فَعَطَشَ العابِدُ حَتّی سَقَطَ، فَجَعَلَ صاحِبُهُ يَنظُرُ إلَيهِ، ومَعَهُ ميضَأةٌ فيها شَي‏ءٌ مِن ماءٍ، فَجَعَلَ يَنظُرُ إلَيهِ وهُوَ صَريعٌ، فَقالَ: وَاللّهِ لَئِن ماتَ هذَا العَبدُ الصّالِحُ عَطَشا ومَعي ماءٌ لا اصيبُ مِنَ اللّهِ خَيرا أبَدا، ولَئِن سَقيتُهُ مائي لَأموتَنَّ! فَتَوَكَّلَ عَلَی اللّهِ وعَزَمَ، فَرَشَّ عَلَيهِ مِن مائِهِ وسَقاهُ فَضلَهُ، فَقامَ حَتّی قَطَعَا المَفازَةَ.
فَيوقَفُ الَّذي بِهِ رَهَقٌ يَومَ القِيامَةِ لِلحِسابِ فَيُؤمَرُ بِهِ إلَی النّارِ، فَتَسوقُهُ المَلائِكَةُ، فَيَرَی العابِدَ، فَيَقولُ: يا فُلانُ أما تَعرِفُنی؟
فَيَقولُ: ومَن أنتَ؟
فَيَقولُ: أنَا فُلانٌ الَّذي آثَرتُكَ عَلی نَفسي يَومَ المَفازَةِ.
فَيَقولُ: بَلی أعرِفُكَ.
فَيَقولُ لِلمَلائِكَةِ: قِفوا! فَيَقِفونَ، ويَجي‏ءُ حَتّی يَقِفَ فَيَدعوَ رَبَّهُ عز و جل، فَيَقولُ: يا رَبِّ، قَد تَعرِفُ يَدَهُ عِندي وكَيفَ آثَرَني عَلی نَفسِهِ، يا رَبِّ هَبهُ لي.
فَيَقولُ لَهُ: هُوَ لَكَ. فَيَجي‏ءُ فَيَأخُذُ بِيَدِ أخيهِ فَيُدخِلُهُ الجَنَّةَ؛

  • نام منبع :
    روابط اجتماعی از نگاه قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 17107
صفحه از 228
پرینت  ارسال به