اينان، نه ما را میبينند و نه از ما سراغ میگيرند و نه حضور و غيبت ما برايشان محسوس است، اما دوستان ديگری هم، بهگرمی از ما احوالپرسی میكنند و صميمانه، از مشكلات ما جويا میشوند و از درس و مشق و خانه و كاشانه میپرسند و در هر جا كمكی نياز باشد، دست مردانگی و جوانمردی پيش میآورند و همچون انصار پيامبر در مدينه، ايثارگرانه، شام خود را برای ديگری میفرستند.۱ آنها در انجام دادن کارها، به ياريمان میشتابند و در روزهای غيبت و بيماری، به عيادتمان میآیند و روزهای سرور و جشن، هدیه میآورند. گرهگشايی و حل مسائل مردم و البته از طريق حق و نه به باطل، منحصر به كارهای بزرگ نيست. امام سجاد علیه السلام هرگاه در راه به سنگ و كلوخی برمیخورد، از مركب به پايين میآمد و آن را به كناری مینهاد و دوباره بر مركب مینشست و میرفت.۲ ما نيز میتوانيم كوچه و جلوی درب منزل همسایه و محلّه خود را تميز كنيم و نان تازه داغ را برای همسایه بیکسوکار خود ببریم. مهم، در انديشه ديگران بودن و به مردم انديشيدن است و كار کردن به حد توان و با رعایت حق و راستی.
ما حتی اگر نتوانيم کاری انجام دهیم، بايد نيازمند را به سمت كسی كه میتواند کاری کند، راهنمايی كنيم و بدانيم كه كمك، فقط كمك مالی نيست. آموختن نكتهای كوچك، ارائه راهحل مسئله و معرفی كتابی خوب و استادی کارامد، گاه از هزاران تومان صدقه، پرارزشتر و برای روابط اجتماعی، سودمندتر است و البته فراخوانی به خوبیها و بازداشتن